تیتر خبرهای این صفحه
  • شماره 1410 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۴ بهمن

کمی درباره «خشونت اقتصادی» و قربانیان همیشه وابسته

ضاربی که سکه ضرب می‌کند!

مصطفی رفعت


سازمان غیرانتفاعی ایجاد فرصت‌های شغلی برای زنان موسوم‌به WOW که از سال 1962 فعالیت خود را درزمینه «توانمندسازی زنان» آغاز کرده است، در گزارش اخیر مجموعه خود آورده است که بیش‌از 41درصد زنان در دنیای امروز؛ با «مشکلات مالی حاد» دست‌به‌گریبان هستند و به‌لحاظِ اقتصادی توانایی تامین ابتدایی‌ترین نیازهای زیستی خود را هم ندارند. البته، بخش قابلِ‌توجهی از زنانی‌که دراین‌دسته قرار نمی‌گیرند و به‌لحاظِ مالی «مستقل» شده‌اند نیز «امنیت مالی» را به‌اندازه مردان، احساس نمی‌کنند. برای‌ِ‌مثال، کافی‌ست به‌این‌نکته منتشره در سایت مشاوره مالی معتبر Annuity دقت کنیم که به‌طورِ‌متوسط در سطح جهانی، در مشاغل یکسان؛ زنان در مقابل هر دلار درآمد مردان، تنها 77سنت عایدی دارند و این‌درحالی‌ست‌که 47درصد نیروی کار جامعه امروز را زنان تشکیل می‌دهند. کری اشبورک؛ موسس مجموعه آگاهی‌رسان Life You Choose که با ‌هدف بهبود شرایط شغلی زنان راه‌اندازی شده است، در مصاحبه‌ای با سایت اقتصاد زنان تحت‌ِ‌عنوان Femeconomy در ‌سال 2016، می‌گوید: «شکاف‌های مشهودی در پرداخت‌ دستمزد بین مردان و زنان وجود دارد و به‌طورِ‌متوسط، زنان بادرنظرگرفتنِ همه شرایط یکسان ازنظر سطح تحصیلات، کار انجام‌گرفته و رتبه شغلی؛ تا 16درصد کمتر از مردان، درآمد دارند!» او که به‌عنوان یکی‌از‌زنانِ موفق در عرصه مالی توانست در سال 2013، یازدهمین خانه خود را بخرد! معتقد است: «امنیت مالی؛ مسئله‌ای بسیارمهم است که در مباحث مربوط به اقتصاد زنان، نادیده گرفته می‌شود یا محدود به سطح درآمد باقی می‌ماند. درآمد؛ تنها منحصر‌به میزان دستمزدی که بتوان با آن امروز را گذراند، نیست؛ بلکه عاملی‌ست تا بتوانیم برای زندگی آتی خود نیز برنامه‌ریزی کنیم. زنان، دراین‌مورد نسبت‌به‌مردان، ‌‌عقب‌تر هستند و ازآنجا‌که عموم زنان وابسته به حمایت‌های مالی ازسوی والدین یا همسر می‌مانند، مفهوم استقلال مالی برای آینده را درک نمی‌کنند». در آمار ارئه‌شده ازسوی «موسسه حمایت از خشونت علیه زنان» با عنوان Purple Purse می‌خوانیم: «یکی از چهار زن بین 25 تا 34سال در بازه زمانی 2015 تا 2016، در بازار کار حضور نداشت؛ یعنی 24.8درصد جمعیت این‌گروهِ سنی بانوان بیکار بودند! این‌میزان برای سنین 35 تا 44 در همان محدوده زمانی به 23.1درصد؛ برای سنین 45 تا 54 به 21.5درصد و برای سنین 55 تا 64سال به 41.5درصد می‌رسد». کمی دقیق‌تر که به ماجرا نگاه کنیم، درمی‌یابیم که چه‌درصد بالایی از زنان، آینده‌ای بدون امنیت مالی را انتظار می‌کشند و این‌مسئله در سال‌های اخیر، اجحافی دیگر در حق زنان را درپی داشته که از‌آن با‌‌عنوان «خشونت اقتصادی!» یاد می‌شود. تابه‌حال درباره‌اش چیزی شنیده‌اید؟ درواقع، مدت‌هاست از انواع خشونت‌ فیزیکی و روانی درمورد زنان یاد می‌شود و بسیاری‌افراد دراین‌زمینه به‌عنوان کارشناس، متخصص، مشاور، آگاهی‌دهنده و کمک‌کننده و... وارد عمل شده‌اند؛ اما کمتر درباره مفهوم، علل و عوارض «خشونت اقتصادی» صحبت شده است. این‌مفهوم موارد متعددی را شامل می‌شود؛ از عدم اجازه خانواده برای اشتغال دختران و زنان تا بالاکشیدن ارث و اجبار به گرفتن وام یا کشیدن چک و... البته ساده‌ترین شکلش؛ همان ایجاد فضای وابستگی مالی‌ست که در بعد خانوادگی می‌تواند باعث شود زن، بدون دست حمایتگر همسر یا کفیل مرد، نتواند برای رفع احتیاجات معمول و اولیه زندگی‌اش اقدام کند و حیاتش وابسته به‌آن‌منبع خواهد بود؛ امری‌که می‌تواند گاه به گروکشی تبدیل شده و زنی برای ارتزاق، تن به هرنوع درخواست غیرمنطقی و تحمل فشارهای جسمانی و روانی متعددی دهد. مجموعه NCADV؛ فعال درحوزه خشونت‌های خانگی، در گزارش 2017 خود آورده است: «بین 94 تا 99درصد زنانی‌که مورد خشونت خانگی واقع شده‌اند، مدعی هستند که این‌خشونت، مشتمل بر آزارهای اقتصادی نیز بوده است. 21 تا 60درصد زنان شاغل در جوامع مختلف که پرونده خشونت خانگی داشته‌اند، مدعی هستند که یا از آنها خواسته شده کار خود را ترک کنند یا واداشته شده‌اند که هزینه‌هایی خارج‌ازعرف را بپردازند یا اینکه درآمد خود را دودستی تقدیم شریک زندگی‌شان کنند». این‌مسئله ازجهاتِ مختلفی می‌تواند موردِ‌بررسی قرار گیرد که یا ریشه در فضای مردسالارانه دارند یا برخاسته از بسترهای اجتماعی هستند که دیدی ابزارگونه به زنان دارند. در بررسی‌های به‌عمل‌آمده درباره خشونت‌ها، «خشونت مبتنی‌برجنسیت» که در محافل علمی ازآن به‌عنوان GBV یاد می‌شود؛ جایگاهی ویژه دارد که یکی‌از‌شاخه‌هایِ آن، Economic Violence است. به بحث «خشونت اقتصادی» به‌رغم تازه‌بودنش برای ما، مدت‌هاست در محافل علمی جهان اشاره شده؛ برای‌ِ‌نمونه، یکی‌از‌مقالات اندیشکده معتبر SAGE به‌تاریخ اول جولای 2008 دراین‌زمینه نوشت: «خشونت اقتصادی به‌شدت می‌تواند تضعیف‌کننده زنان باشد و پیامدهای آن بر سلامت جسمانی و روانی این‌قشر نیز اثرگذار خواهد بود. مواردی همچون تصمیم‌گیری‌های مالی در خانواده که حق اظهارِنظر زن را محدود یا به‌کلی پایمال می‌کند، از مواردی‌ست که باید به‌آن توجه کرد. چه در بعد خانگی و چه در بعد اجتماعی، عدمِ‌استفاده از نظریات زنان در امور مالی به‌‌وضوح دیده می‌شود و اینها مواردی وابسته‌به‌هم هستند که خاستگاه‌های بومی و فرهنگی نیز دارند. به‌طوری‌که زنان کارآفرین، در کشورهایی با درآمد پائین و درحالِ‌توسعه، بسیارکم‌شمارتر از کشورهای توسعه‌یافته وجود دارند؛ بااین‌حال، اعمالِ‌نفوذ یک نگاه کلیشه‌ای همیشگی نیز دیده شده که حتی در کشورهای توسعه‌یافته نیز زنان را به‌لحاظ اقتصادی عقب‌تر نگه می‌دارد؛ درنتیجه، عمده صاحبان مشاغل پردرآمد و سرمایه‌گذارها را مردان تشکیل می‌دهند. نبود فرصت‌های برابر اقتصادی چه در گرداندن محیط خانه و چه در اشکال گسترده‌تر اجتماعی، تبعات ناگواری را به‌دنبال دارد که فرار دختران از خانه، تن‌دادن به مشاغل پست برای درآمد بیشتر، روی‌آوردن به شیوه‌های متقلبانه در ثروت‌‌آفرینی و... از‌جمله آنها هستند». گزارش 16 جولای 2015 نشریه The Guardian با این‌جملات آغاز می‌شود: «همه‌چیز متاثر از باور اشتباهی‌ست که یک‌سری مردان احساس می‌کنند روزی زنان، دست آنهاست و با تامین هزینه‌های مالی می‌توانند کنترل همه‌جانبه و همه‌منظوره زنان را دراختیار بگیرند». این‌رسانه در ادامه گزارش خود به‌نقل‌از اما اساملوود؛ وکیل و محقق Women’s Legal Service Victoria در لندن آورده است: «فرار از بدهی‌؛ یکی از اشکال رایج ایراد خشونت خانگی نسبت‌به‌زنان در بریتانیاست. مردان بسیاری بوده‌اند که همسر خود را در تنگنای بد مالی قرار داده‌اند و او را یک‌تنه مقابل طلبکاران دولتی و شخصی رها کرده‌اند. اقساط وام‌هایی که پرداخت نشده‌اند؛ حالا سد راه آرامش و آسایش امروز و فردای ‌زنانی شده ‌که با اطمینان به همسر یا بعضا به‌ضرب‌وزور، مجبور به تضمین پرداخت آنها شده‌اند». ردی‌ ازاین‌قبیل‌مشکلات را در جامعه خودمان هم می‌توانیم دنبال کنیم؛ گزارش 15 مهرماه 1396 خبرگزاری تسنیم می‌نویسد: «سید اسدالله جولایی؛ مدیرعامل ستاد دیه ایران، درباره زنان محبوس در زندان‌های کشور که به‌خاطر جرایم غیرعمد پشت میله‌های زندان هستند، گفته است که 95‌درصد این‌افراد به‌خاطر صدور چک یا ضمانت دیگران زندانی شده‌اند». همین‌مقامِ مسئول، در گزارشی خبری به‌تاریخ 21 فروردین‌ماه سال جاری در خبرگزاری ایلنا گفته بود: «اکثر زنان زندانی جرایم غیر‌عمد، سرپرست خانوار هستند. آنها اغلب مادرانی هستند که برای تامین خانواده، مجبور به گرفتن وام یا گرفتن پول از فردی شده‌‌اند و به‌دلیل ناتوانی در پرداخت پول، راهی زندان شده‌‌اند». گزارش 16 فروردین‌ماه 96 خبرگزاری مهر هم دراین‌باره نوشت: «از ۱۲‌هزار‌نفر زندانی جرایم غیرعمد؛ جمعیتی بالغ‌بر ۲۲۶‌نفر را زنان زندانی تشکیل می‌دهند؛ زنانی‌که اغلب آنها به‌دلیل مشکلات مالی، دنیای زنانه خود را پشت میله‌های زندان تفسیر می‌کنند و آروزی مادری و همسری را بر دیوارهای زندان، نقش می‌زنند. طبق آمارهای سال گذشته، شرایط سنی زنان زندانی به‌طورِ‌میانگین بین ۲۰ تا ۳۵‌سال بوده است؛ بااین‌حال، بین زنان زندانی، زندانیان کهن‌سال بالای ۶۵‌سال هم وجود دارند. بیشترین علت حبس زندانیان زن جرایم غیرعمد مربوط به صدور چک است. این‌دسته از بدهکاران مالی که بابت صدور چک و در بسیاری‌موارد به‌دلیل ضمانت از دوستان، بستگان و متأسفانه همسران؛ با ضمانت از‌طریق برگه‌های بانکی روانه زندان شده‌اند. طبق آمار، ۹۰درصد زندانیان زن جرایم غیرعمد هیچ سابقه کیفری نداشته و اغلب این‌مددجویان زن برای اولین‌بار است که روانه زندان شده‌اند». توجه به‌این‌موضوع‌که زنان باید نگاهی عمیق‌تر و وسیع‌تر نسبت‌به مسائل مالی پیدا کنند، یکی‌ازضروریات جلوگیری‌از این‌اتفاق است. ازآن‌سو، خانواده‌ها نیز باید به درکی بهتر از آینده فرزندان‌شان برسند و تنها راه تامین آتیه دختران خود را در گرو «ازدواج» نبینند. موسسه تحقیقاتی Women›s Healt که در زیرمجموعه‌‌هایش، نشریه‌ای باهمین‌عنوان نیز برای بانوان به‌چاپ می‌رساند، به زنان توصیه می‌کند: «حتما مطالعات اقتصادی خود را افزایش دهید و با مشاورین مالی، مشورت کنید. استقلال مالی را فرا بگیرید و حقوق اقتصادی خود را بشناسید و پیگیری کنید». دونا لتچورد؛ مشاور مالی در Legal Service Victoria ویکتوریا، در مقاله‌ای به‌تاریخ ششم اکتبر 2017 نیز در سایت خبری ABC استرالیا نوشت: «خانم‌ها تابه‌حال فکر کرده‌اید که اگر همسر ثروتمندتان به یک‌باره شما را رها کند یا بمیرد و با کوهی از بدهی و مسائل حل‌نشده اقتصادی؛ ولو ثروتی که نمی‌دانید چگونه از آن محافظت کنید، باقی بمانید؛ درحالی‌که هیچ‌گونه پشتوانه و سواد مالی ندارید؛ قربانی یک جنایت شده‌اید؟ به‌جایِ‌ تکیه بر حضور مردی پولدار که نیازهای مادی‌تان را رفع کند، شیوه‌های مدیریت اقتصاد خرد را یاد بگیرید و ثابت کنید می‌توانید مشاوری مطمئن برای تصمیم‌های اقتصادی همسرتان باشید؛ نه الزاما ماشین هزینه‌تراشی. سعی کنید پس‌انداز و تامین آتیه اقتصادی مستقل را یاد بگیرید و فکر وصل‌بودن به حامی همیشگی مالی را از سر بیرون کنید». 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه