سخن مدیرمسئول
خودسوزی بهواسطه ازدواج تحمیلی در کهگیلویه و بویراحمد
از نیاکان خود آموختهایم که ازدواج یک سنت حسنه است در حد واجب. همچنین علمای دین مبین اسلام پیوسته سفارش به ازدواج کردهاند و برای حفظ نظام خانواده؛ بهویژه در دنیای پرآشوب و هرجومرج کنونی، ازدواج میتواند از فساد، تباهی و بیبندوباری جلوگیری کند. گواینکه روزگار اینروزها بر وفق مراد جوانان نیست؛ بیکاری، نداشتن معیشت، فقر و هزینههای بالای ازدواج ازجمله موانع جدیست که جوانان علیرغم میل باطنی قادر به ازدواج نیستند و عدم ازدواج، عواقب بدی را برای جامعه مذهبی ما رقم زده است. متأسفانه دولت کنونی و دولتهای پیشین نیز نتوانستهاند قدم مثبتی برای این جوانان و امر مقدس ازدواج آنان بردارند. زائیده این کمبودها، ازدواجهای سپید یا زندگی مشترک بدون ازدواج است که بهتدریج به نظام خانواده آسیب زده و درنهایت جامعه ما را هم بسان جوامع غربی، بهسمت بیقیدی سوق میدهد. اما در همین کشور ما، میزان ازدواج در شهرستانها و بهویژه نقاط دورافتاده، بسیار بیشتر و بالاتر از کلانشهرهاست؛ اما باز در همین شهرهای کوچک هنوز درگیر مسائل و قیود غیراصولی حاکم در آن شهرها هستیم. هنوز سنت چندزنی رواج دارد، هنوز آزار زنان در جریان است، هنوز تبعیض جنسیتی فراوان دیده میشود، هنوز مردان خود را حاکم بلامنازع زندگی میدانند و زنان جایگاهی در تصمیمگیریها ندارند و متأسفانه وقتی زنان حق اظهارِنظر یا انتخاب همسر را ندارند، تبعیض و ظلم و ستم بر آنها روا میشود؛ هنوز در پارهای از شهرستانها این مردان هستند که بهجای دختر تصمیم میگیرند و چقدر بیانصافانه است. در کردستان هنوز در گوشهوکنار آن سنت غیرمعقول ختنه زنان رایج است. در خوزستان و در بین ایرانیان عرب خوزستان قیود بسیار دستوپاگیری همچون هدیه دادن دختران برایآشتی قبایل رایج است. در جنگ و ستیز قومیتی وقتی قتلی رخ میدهد، برای جلوگیری از خونریزی بیشتر، خانواده قاتل بعضی از اوقات با هدیه دادن دختر خود؛ حتی کمسنوسال به پدر مقتول از دشمنی بیشتر جلوگیری میکند که این سنت ناپسند تقریباً روزهای آخر خود را سپری میکند و نسل جوان، فهمیده و تحصیلکرده عربزبان خوزستانی، این سنت را کاملاً به فراموشی سپردهاند و تقریباً تبعیض جنسیتی در آن خطه تا حد بسیاری کاهش یافته است. اما و با صد افسوس در هنوز در نقاطی از استان کهگیلویه و بویراحمد، دختران تا شب عروسی، خواستگار خود را نمیبینند و اصولاً پدران، تصمیمگیرنده نهایی هستند و اصولاً دختران حقی برای انتخاب ندارند. در نسل گذشته این روال ادامه داشت و جاری و ساری بود؛ اما در دودهه اخیر که دختران تماماً تحصیلکرده شده و سطح فرهنگ عمومی این استان بسیار بالا رفته است، رفتهرفته این باور قدیمی و تبعیض جنسیتی از بین رفته است، اما بهندرت دیده شده در روستاها هنوز ازدواج به سنت سالهای دور صورت گرفته و این بزرگ خانواده است که تصمیم میگیرد، دخترش را به عقد چهکسی دربیاورد؛ بنابراین، دیده شده است این ازدواجهای اجباری، باعث شده که دختران فهمیده بهنوعی خودسوزی کنند و دست از زندگی بشویند و مرگ را بر زندگی غیرعادی ترجیح دهند. امید دارم این استان سرسبز کشورمان که در سالهای اخیر پیشرفتهای قابلِتوجهی پیدا کرده، بهواسطه طبیعت سرسبز و مکانهای دیدنی، روزی به یک قطب مهم گردشگری تبدیل شود.