روایتی از مکافات نفاق و دورویی
پروندهای برای نمایش «مجلس قتل رئیسجمهور»
امین کردبچه چنگی/هنر؛ مخصوصاً تئاتر، مثل غذا، خوابوخوراک، ورزش و هرچیزیکه فکرش را بکنید، لازمه زندگیست؛ اما آیا هر اثر نمایشی میتواند بهمثابه این تعبیر محسوب شود؟ بیشک، تماشای یک نمایش خوب، از بهترین راههای ارتقای شعور اجتماعی و قرارگرفتن جوامع در مسیر توسعه است. اینروزها شاهد بهرویِصحنهرفتن نمایش «مجلس قتل رئیسجمهور» بودهایم که توانسته گامی قابلِقبول دراینمسیر بردارد؛ اثری که در خلاصهماجرای آن آمده: مکافات جنایت، همیشه مرگ نیست؛ گاهی نفرینیست که تا پایان جهان، مانند بختک بر تن و روح جنایتکاران مسلط میشود ... آرزو اولیائی، مهشاد بهبودی، محدثه بهمنی، مینا ترکمن، فریاد جودی، محمدمهدی حاجیعلی، مهدی خاوری، پوریا فرجی، حمید فردین، مریم قریشی، نازنینزینب نصیری و کامبیز نیکآمیز؛ بازیگران این اثر بهنویسندگی و کارگردانیِ امیر امیری هستند که در «خانه نمایش مهرگان» (سالن شماره ۱) میزبان علاقهمندان بوده.
کامبیز نیکآمیز؛ بازیگر «مجلس قتل رئیسجمهور» بااشارهبهاینکه این نمایش، یک زندگینامه کاملاً واقعیست، گفت: «براساسِ تحقیقات و تصورات نویسنده قصه اصلی داستان شکل گرفته و نوشته شده است و اتفاقاتی که از سال ۶۰ تابهامروز روی داده، جریان اصلی روایت را تشکیل میدهد». او بااشارهبهاینکه گروه تولید اثر تلاش کرده تا یک تراژدی رئال و سورئال را بر روی صحنه برای مخاطبان بهتصویر بکشد، افزود: «این اثر، بهدلیلِ اپیزودیکبودن، در هر فصل از زندگی شخص موردِنظر، اتفاقات را بازسازی کرده و جنایاتی را که بیرون و داخل ایران رخ داده، بهتصویر میکشد». او بااشارهبهاینکه این اثر نمایشی، به بخشی از زندگی مسعود کشمیری میپردازد، ادامه داد: «من کاملاً اتفاقی و توسط یکی از دوستان، با کارگردان این اثر آشنا شدم و پس از اجرای یک نمایشنامهخوانی از آن که با استقبال خوب مخاطبان روبهرو شد؛ تصمیم برآنشد که اجرای صحنهای نیز داشته باشد». نیکآمیز در بخش دیگری از این گفتوگو بااشارهبهاینکه چندماه بعد از اجرا در حوزه نمایشنامهخوانی، پیشنهاد بازی در این نقش را پذیرفته است، اظهار داشت: «تغییر لباس و چهره در هر اپیزود، از ویژگیهای مهم این شخصیت بود که مرا درگیر کرد. باید گفت که کشمیری، تنها یک قاتل تروریست نبوده؛ بلکه جنایات بسیاری را انجام داده است و نام او بهعنوانِ یک جنایتکار مطرح است». نیکآمیز بااشارهبهاینکه این شخصیت بهگونهای رفتار کرده است که در برخیازموارد برای پیشبردن اهداف و کارهایش، مجبور بود خود را به کری و لالی بزند، تصریح کرد: «این بازی بدون کلام در برخی از اپیزودها، مرا بیشتر به ایفای نقش ترغیب کرد و تجربه جدیدی در کارنامه هنری من بهثبت رساند». او گرانشدن هزینههای جاری در نمایش؛ بهویژه کرایه سالنهای اجرا و نیز خصوصیسازی در حوزه سالنها را از مهمترین عوامل گرانشدن بلیت و بازدارنده مخاطب برای تئاتر دانسته و برایناساس تأکید کرد: «امروز، دودستگی میان هنرمندان و نبود تمکن مالی در میان بسیاری از مخاطبان، سالنهای تئاتر را خالی کرده است و شاید تصور اینکه بسیاریازافراد همچنان آنرا از سیاست جدا نمیدانند، سنگ بزرگ دیگری پیش پای اهالی هنر باشد».
آرزو اولیائی؛ بازیگر نمایش «مجلس قتل رئیسجمهور» بااشارهبهاینکه این اثر برگرفته از تخیل نویسنده است، گفت: «نویسنده با درک صحیحی که از واقعهای در دهه 60 داشته است، آنرا بهشکلِ مطلوب رقم زده». او بااشارهبهاینکه در نقش یک زن مجاهد خلق در این اثر بهروی صحنه رفته، افزود: «این زن، نادانسته با مسعود کشمیری همکاری میکند و مجبور است بهجهتِ شغلی که دارد، لوندی زنانه خود را در پشت نقابی خشن و مردانه پنهان کند». او ناآگاهی مردم درارتباطبا فرق نمایش خوب و بد را از مهمترین عوامل بازدارنده در گرایش مخاطب به تئاتر دانسته و برایناساس، اظهار داشت: «امروز، مردم دوست دارند که تنها نمایش کمدی ببینند و بخندند و هرگز فکر نمیکنند که به چه قیمتی!» این بازیگر تئاتر تأکید کرد: «متأسفانه معنا و معناگرایی فراموش شده و چیزهای سطحی، جای آنرا گرفته است و همچنین جبهه سیاسی حاکم بر جامعه باعث دوری مردم از فضای سینما و تئاتر شده». او درپایان تأکید کرد: «امروز میتوان با کاهش قیمتها در حوزههای سینما، تئاتر و موسیقی؛ رغبت مردم را به این هنر بیشتر کرد و ازسویی، سالنها اگر همکاری خود را با گروههای تئاتری بیشتر کنند، شاهد پیشرفت تئاتر و بهرویِصحنهآمدن آثار بیشتری با خلاقیت و جوانگرایی خواهیم بود. حمایت تبلیغاتی و فرهنگسازی نیز از مهمترین ابزارهای بهبود نگاه مخاطب به هنر است».
نازنینزینب نصیری؛ بازیگر «مجلس قتل رئیسجمهور» که تقریباً هشتسال در گروههای مختلف و جشنوارههای تئاتری کار کرده است؛ گفت: «با نمایش کودک شروع و بعد، در کارهای جدی فعالیت کردم. تابهامروز نیز در نه اجرای عموم و تعداد زیادی اجراهای دانشگاهی حضور داشتهام». او درباره نقش خود در این نمایش، توضیح داد: «آلابا؛ دختری روانپریش و افسرده است که بهصورتِ اتفاقی در یک سیرک، با مسعود کشمیری آشنا میشود و با او کار میکند. او درادامه، عاشق و دلداده این فرد میشود؛ درحالیکه چیزی از گذشته این آدم نمیداند و حتی صورتش را ندیده است. بااینحال، سعی میکند که این مرد را برای خودش نگه دارد». او بااشارهبهاینکه «مجلس قتل رئیسجمهور»، یک نمایش سیاسی با کنشهای طنز است، افزود: «ازآنجاکه این اثر، داستانی واقعی را روایت میکند و این اتفاقات در ایران افتاده، تصویری جالب را برای ما و تماشاچی بهارمغان میآورد». او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «یکی از دلایلی که شاهد افت مخاطبان هستیم ایناستکه مردم بیشتر به نمایشهای کمدی علاقه نشان میدهند». او درپاسخبهاینکه باتوجهبه شرایط کنونی اقتصادی، چطور میتوان دامنه تماشاچیان آثار نمایشی را گسترش داد؟ گفت: «تبلیغ بیشتر، صحبت درباره آثار در شبکههای مجازی و حتی تلویزیون و ازهمهمهمتر؛ ارزانکردن بلیتهای تئاتر میتوانند راهکارهای مناسبی دراینامر باشند».
مینا ترکمن؛ بازیگر نمایش «مجلس قتل رئیسجمهور» بااشارهبهاینکه فعالیت هنری خود را با گروه آقایان آویژه و مسلمی؛ در کودکی آغاز کرده است، گفت: «بعد از یکدوره، از سال ۱۳۸۷ در کارهای متعددی به بازیگری و دستیارکارگردانی پرداختهام». او بااشارهبهاینکه «مجلس قتل رئیسجمهور»، یکی از وقایع رئال سیاسی ایران را بازگو کرده است، افزود: «این اثر نمایشی، جذابیتهای سورئال و تاحدی کمدی خاص دارد و نقش من در آن، یک شخصیت ایرانی از اقوام فردی سیاسی و در اپیزودی دیگر، نقش یک شخصیت خارجیست». ترکمن در بخش دیگری از این گفتوگو، سانسور را یکی از مهمترین موانع بازدارنده پیشروی هنر نمایش ارزیابی و تأکید کرد: «سانسور، امروز در جامعه ما مانع از بازگویی حقایق میشود و نویسنده مجبور است باتکیهبر بازی کلمات، متن را بهگونهای پیش ببرد که شاید در برخیازموارد برای مخاطب غیرقابلِدرک شود». این بازیگر تئاتر، با ابرازتأسف از اینکه امروز مسائل اقتصادی، تأثیر مستقیم بسیاری بر روی هنر و بهویژه تئاتر این سرزمین میگذارد، تأکید کرد: «اگر برای اجرای تئاتر، سهمیههای خاص درنظر گرفته شود که بتواند هزینههای جاری را کاهش داده یا بهبود بخشد، میتوان مخاطب بیشتری را در سالنهای تئاتر شاهد بود و این امر، موجب میشود که مخاطبان بتوانند از این هنر، استقبال بیشتری کنند».
محدثه بهمنی؛ بازیگر «مجلس قتل رئیسجمهور» بااشارهبهاینکه این نمایش، اثری تخیلی از زندگی مسعود کشمیریست، گفت: «سرنوشت این نویسنده، هرگز مشخص نشد و نویسنده اثر، با ذهن خلاق خویش تلاش کرده است تا زندگی او را بهتصویر بکشد». او که در نمایش «وقتی همه خواب بودیم» بهکارگردانیِ حمید عبدالحسینی نیز بهرویِ صحنه رفته است؛ افزود: «فواصل زمانی مختلف در کشورهای مختلف، از جمله ویژگیهای این اثر است که بهراحتی برای مخاطب بهتصویر کشیده شده». بازیگر نمایش «زندانی خیابان دوم» (اثر شبنم کیشانی در دانشگاه تهران) بااشارهبهاینکه در نقش «والری» روی صحنه میرود، افزود: «او، زاییده تخیلات نویسنده است که در پاریس، سر راه مسعود کشمیری قرار میگیرد. میتوان گفت که بدترین عذاب و تنبیه میتواند برای کشمیری باشد؛ چون این دختر که دختر رئیسجمهور فرانسه است، با قدرت، ثروت و البته مشکلات روانیاش، تصمیم به خرید کشمیری میگیرد و میخواهد او را شکنجه کند». او، فقدان حمایت مالی ازسویِ منابع خصوصی و دولتی بهدلیلِ نبود فضا برای تبیین جذابیتها و تبلیغ تئاتر را یکی از موانع مهم در مسیر هنر دانسته و برایناساس یادآور شد: «همین امر، موجب شده تمرکز افکارعمومی، از تئاتر بهعنوانِ گزینهای برای تعلیم، از بین برود و صرفاً به یک موضوع مفرح و سرگرمکننده تبدیل شود که خود، مهمترین مانع پیش پای تولید آثار فاخر نمایشیست». بهمنی درادامه، بااشارهبهاینکه امروزه باتوجهبه فضای حاکم اقتصادی که مصادیق آن بسیارروشن است، تماشای تولیدات نمایشی با تمام اهداف که در هشتدههاخیر و حتی قبل در میان جامعه و عوام بوده، بهعنوانِ یک ابزار فرهنگساز از بین رفته است، گفت: «این هنر که از ریشههای مردمی تعریف شده، امروز به کالایی لوکس و تفریحی برای طبقه ثروتمند جامعه تبدیل شده و تنها راه چاره برای علاج آن، کاستن از بهای بلیت است».
پوریا فرجی؛ بازیگر «مجلس قتل رئیسجمهور» سیاستگذاری و اجرا را از مهمترین پایههای هنر برشمرد و بااشارهبهاینکه امروز آنگونه که باید حمایتهای لازم از چهرهها و گروههای جوان در حوزه هنر و بهویژه تئاتر وجود ندارد، گفت: «متون نمایشی بسیاری از نویسندگان خوب که از استعدادهای بسیارتوانمند و پرانگیزه برخوردارند، امروز بهدست فراموشی سپرده شده؛ گویی جوانبودن، بزرگترین جرم آنهاست». او درادامه، بااشارهبهاینکه امروز متولی اصلی تئاتر کشور بر مدار همان سیاست اقتصاد هنر، گروههای عمدتاً خوشفکر و جوان را به حال خود رها کرده، افزود: «گروههای جوان تئاتر امروز مجبورند برای فرار از ورشکستگی، از بودجه شخصی هزینه کنند یا برای باقیماندن در فضای تئاتر، با کمکردن وجوه هنری از آثارشان از روی ناچاری، تئاتر را با انگیزههای اقتصادی و ارتباط نسبت به هنر و تندادن به جریانهای اسپانسرینگ بیگانه از هنر و پذیرش موج حضور بدون منطق هنری سلبریتیها در تئاتر، بهرغمِ میل باطنی ترکیب کنند و ایندرشرایطیستکه متولی اصلی تئاتر کشور وظیفه دارد تا با فراهمکردن فضا و موقعیت برای خلق آثار هنری فاخر در شأن هنر مقدس انسانی تئاتر و متفکران و اندیشمندانه در قالبهای مختلف، هنرهای نمایشی را برای افزایش آگاهی مردم جامعه فراهم کند؛ نهآنکه عمده فعالیت خود را در حوزه ممیزی و ارزیابی تعریف کند». او باتأکیدبراینکه درنتیجه، در یک اثر نمایشی که باید عوامل هنری از کارگردانان و بازیگران بهجایِآنکه تمرکز خود را بر جهان اثر و نقشهایشان متمرکز کنند، باید نگران معطلی پشت اتاق یک مدیر دولتی بیگانه از هنر، جهت دریافت کمکهزینه باشند یا دغدغه دعوت از تماشاگر و تبلیغات برای جذب تماشاگر را داشته باشند، افزود: «مثلاً کشور آلمان که تاریخ قابلتأملی در ادبیات نمایشی و هنر تئاتر جهان دارد، با ۴۳۰ سالن نمایش و اجرای سالانه درحدود ۱۱۰هزار نمایش، ۳۵میلیون تماشاگر را بهخود جذب میکند و این روند بهبودی ممکن نشده؛ مگر با سیاستگذاری اصولی و دقیق توسط کارشناسان هنری و جدیگرفتن ضرورت وجود اندیشه و آگاهیبخشی بهمنظور افزایش سطح رشد فرهنگ مردم».
فریاد جودی؛ بازیگر «مجلس قتل رئیسجمهور» بااشارهبهاینکه این اثر نمایشی، یک موضوع را در ۳۹۴ فضای زمانی و مکانی متنوع روایت میکند، گفت: «بهنظرم، مخاطب دراینکار با دنیایی از رنگ و طرح و نقش و فضای ذهنی متفاوت روبهرو میشود و ازطرفی، عناصر جذاب این نمایش مانند نقاب تزویر و ریا، باعث میشود تا این اثر، در ذهن او بماند». این بازیگر، بااشارهبهاینکه در این اثر، با دو نقش کاملاً متفاوت بهرویِ صحنه میرود، افزود: «ازیکطرف، در جایگاه شخصی بهرویِ صحنه میروم که ریاکاری در جامعه سنتیست و درحقیقت، نقاب سنت بر صورت دارد؛ درحالیکه فردی ضدِدین است. نقش دوم، بهانتخابِ کارگردان، جنسیتی نامعلوم دارد و در فضای مدرن، نقابی از صلح و دوستی بر صورت میزند؛ درحالیکه درکی از این مفهوم نداشته و ندارد و بهنظرم، برداشتی هجوآمیز از شخصیتهای اینچنین است». او عدمِتمرکز و سیستم نادرست اقتصادی تئاتر را از مهمترین مسائل موجود پیش پای همه هنرمندان در همه کشورهای جهان دانسته و بااذعانبهاینکه در همه دنیا، از آثار اندیشمند و جدی حمایت دولتی میشود؛ اما در کشور ما اینگونه نیست، افزود: «امروز، تئاتر ارزشمند کشور ما به حال خود رها شده و نمایشهای عامهپسند، دارای سرمایه و اسپانسر هستند. البته در سایر رشتههای هنر هم بعضاً بههمینمنوال است». او، باتأکیدبراینکه جریانات متفکر میتوانند رابطه خویش را با مخاطب همراه کنند، تأکید کرد: «اینقضیه، زمانی اتفاق میافتد که صحبت در جریان هنر کشور حاکم باشد و سرمایههای مشکوک، کنترل و حذف شوند».