• شماره 1298 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۳۰ شهريور

روحی که روحانی در کالبد اقتصاد دمید

لیلا رحیمی خوشبخت

این روزها دکتر حسن روحانی درحالی در نیویورک به‌سر می‌برد و در مجمع عمومی سازمان ملل از ایران و ایرانی دفاع می‌کند که در روزگاری نه چندان دور  و در دوران آقای احمدی نژاد، صندلی‌های خالی مخاطب رئیس‌جمهور ایران بودند. صدای ملت ایران هیچ‌گاه توسط نماینده مهرورز خود به گوش دنیا نرسید. تصور جهانیان از ایران، همان‌تصویری بود که رئیس جمهور از ملت ایران با ادبیات خاص خود ارائه می‌داد. بارها سفر به نیویورک فرصت مغتنمی بود که با نفی هلوکاست و... به‌سادگی از کف ایرانیان رفت. سخنرانی دونالد ترامپ نیز در مجمع عمومی سازمان ملل بی شباهت به سخنان نسنجیده رئیس‌جمهور دولت‌های نهم و دهم نبود. این سخنان همان قدر برای شنوندگان جذاب بود که سخنان آقای احمدی نژاد سال‌ها پیش بر مخاطبان تاثیر گذار بود. دونالد ترامپ که از مدت‌ها پیش برای تخریب چهره ایران و زیرپاگذاشتن برجام به دنبال یارکشی در عرصه جهانی بود با اشاره به تاریخ و فرهنگ غنی و درآمدهای سرشار ایران از منابع نفتی، که هر ایرانی آگاهی کاملا بر آن واقف است، برجام را مایه شرم دولت آمریکا دانست. دونالد ترامپ فراموش کرده است برجام ماحصل تلاش ماه‌ها، دستگاه دیپلماسی کشور و سایر کشورهای مذاکره کننده بوده است که زمان زیادی برای آن هزینه شده و بعید به‌نظر می‌رسد کشورهای مذاکره کننده به راحتی از آن بگذرند. چه بسا چنین نیز شد. رئیس جمهوری فرانسه، مقام ارشد شورای روابط خارجی اروپا و... سخنرانی آتشین وی را مورد نکوهش قرار دادند. در برخی موارد نیز مانند ریچارد هاس، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا، سخنرانی وی را یادآور محور شرارت بوش پسر دانست. از طرفی همان طور که تصور می شد این سخنرانی یک مخاطب و یک مدافع تمام عیار داشت و آن هم رژیم صهیونیستی بود که از نظر آنان شجاعانه بود. سخنرانی ترامپ در شرایطی انجام گرفت که پیش از آن فدریکا موگرینی ثابت کرده بود ‌دیدگاه منصفانه‌ای نسبت به برجام دارد. همچنین مکرون پیش از این حمایت خود را از توافق هسته‌ای اعلام نموده و آنگلا مرکل آن را الگوی مناسبی برای حل بحران کره شمالی معرفی کرده بود. با این‌حال دونالد ترامپ که به‌دنبال راهی برای خروج از برجام است با همراهی وزیر خارجه، وزیر دفاع، مشاور امنیت ملی، نماینده این کشور در سازمان ملل و... نسبت به تخریب برجام اقدام نمودند که نتیجه مطلوبی نیز در پی نداشته است. روحانی درحالی در سازمان ملل از مطالبات ایرانیان دفاع می‌کند که مخالفی همچون دونالد ترامپ متناوبا به‌دنبال تخریب آن است. درچنین شرایطی به‌دور از عقل و انصاف است که بخواهیم چنین دستاورد بزرگی را قربانی جناح‌بندی‌های سیاسی کنیم. مخالفان ایرانی برجام با نادیده گرفتن دستاوردهای برجام از جمله برقراری سوئیفت، آزادسازی دارایی‌های بلوکه شده ایران، رفع تحریم‌های بانکی و موارد دیگر و با بزرگ‌نمایی برخی شاخص‌های اقتصادی همچون بیکاری، اوضاع نه‌چندان مناسب اقتصادی که در این مورد عملکرد دولت گذشته در آن سهم بسزایی داشته است، بر طبل مخالفت خود می‌کوبند و در این راه کم از مخالفان خارجی برجام ندارند. هرچند کاملا بدیهی است که منافع جناحی و سیاسی مخالفان برجام در امر داوری نسبت به این قضیه کاملا دخیل بوده است، اما فراموش نکنیم هشت‌سال مخالفت دولت‌های نهم و دهم با کشورهایی که امروزه به لطف تلاش‌های دکتر ظریف و دستگاه دیپلماسی کشور از دردوستی با ایران وارد شده‌اند و تندروی‌های نه‌چندان عاقلانه سبب شد تا دکتر روحانی چهارسال از عمر دولت خود را به مذاکره و رفع تحریم در مورد ابتدایی‌ترین حقوق ملت صرف کند. واقعیت آن است که با رفع تحریم‌ها، چرخ‌های اقتصاد کشور به تازگی به حرکت درآمده و با اندکی تامل می‌توان به‌درستی درک کرد چرخش این چرخ‌ها نیازمند زمان است. کاملا آشکار است با گشودن گره‌های تحریم از دست‌‌و‌پای اقتصاد ایران مشکلاتی که ماحصل تحریم بودند، اگر از بین نروند، لاقل کاهش خواهند یافت. بپذیریم که بسیاری از تحریم‌ها از بین رفته‌اند و چه بسا از بسیاری تحریم‌ها که ممکن بود گریبانگیر اقتصاد کشور شود رهایی یافته‌ایم. مخافان رادیکال برجام چه در داخل و چه در خارج از کشور یک هدف را دنبال می‌کنند. هدفی که نهایتا به نفع ملت ایران نیست. مانع‌تراشی و سنگ‌اندازی در راه برجام مصداق کامل آب در آسیاب دشمن ریختن است. دکتر روحانی به نمایندگی از ملت ایران از دستاوردی دفاع میکند که منافع ایرانیان در آن نهفته است. 

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه