مقالهی ظریف در روزنامهی گاردین
افراطیون ماسکدار پشتیبان تروریسم هستند
وزیر امور خارجهی کشورمان که برای شرکت در مذاکرات حل بحران سوریه در نیویورک بهسر میبرد، مواضع اصولی کشورمان در قبال بحران جاری را در روزنامهی «گاردین» تشریح کرد. به گزارش ایلنا، متن کامل مقالهی محمدجواد ظریف در روزنامهی «گاردین» که همزمان با شروع اجلاس نیویورک منتشر شده است، بهشرح زیر است:
دستیابی به صلح در سوریه
امکانپذیر است
گروه بینالمللی حمایت از سوریه (ISSG) چارچوب منحصر به فردی برای شماری از بازیگران اصلی جهت انجام بحثهایی مهم راجع به موضوعات مربوط به بحران سوریه فراهم کرده است. از اینرو، امکانی واقعی جهت ایجاد تحولی عینی در شرایط سیاسی جاری شکل گرفته که میتواند به اتخاذ تدابیری مشخص در جهت برقراری صلح کمک کند. بنابراین، ضروری است در این شرایط بر روند سیاسی و ایجاد یک جبههی متحد بر علیه افراطیون خشونتطلب متمرکز شویم. با این حال، پیششرطهایی که طی بیش از 4 سال گذشته موجب ادامهی خشونت و خونریزی بوده است، همچنان مانع پیشرفت در چنین جهتی است. در واقع، آنچه که هم طنزآمیز است و هم تاسفبار این است که این پیششرطها گویای خواست مردم سوریه نیستند، بلکه منعکسکنندهی اهدافی هستند که طرفهای خارجی دنبال میکنند، طرفهایی که هیچیک حق تحمیل ارادهی خود بر یک ملت مستقل را ندارند. مردم سوریه به قیم نیاز ندارند. عصر تحتالحمایگی مدتهاست سپری شده است. مضحک و بیمعنی است که کسانی که از قواعد اولیهی رفتار دموکراتیک با مردم خود و اصول اولیهی دموکراسی مانند قانون اساسی و انتخابات احتراز میکنند، اکنون خود را به کسوت دروغین قهرمانان دموکراسی در سوریه درآوردهاند. با این حال، دموکراسی ادعایی آنها متوجه فراهم کردن فرصت ابراز عقیده برای مردم سوریه نیست، بلکه هدف منحرف کردن روند سیاسی از طریق ممانعت از برقراری آتشبس را دنبال میکند. آنها در ضمن میکوشند وابستگان به القاعده جایگاه برجستهای در میز مذاکره داشته باشند. باعث نگرانی است که برخی به راحتی فراموش کردهاند چگونه باندهای شروری مانند داعش و القاعده که تحت عناوین و به شکلهای گوناگون تکثیر میشوند، تهدید مشترکی علیه همهی ما، از جمله پرورشدهندگان آنها هستند. توهمی بیش نخواهد بود اگر تصور کنیم حمایت مستقیم از این تروریستها یا پشتیبانی از همزادهای ایدئولوژیک آنها با نامهای متفاوت میتواند به اهرم موثری برای تامین حتی اهداف سیاسی کوتاهمدت کسی تبدیل شود. با این حال، آنان که از افراطگراهای ستیزهجو حمایت کردهاند، نه تنها به اقدامهای خود بدون نگرانی از مجازات ادامه میدهند٬ بلکه در پشتیبانی از تروریسم نیز مصرند. آنها حتی از متحدان سیاسی و لابیهای خود جهت مشروع جلوه دادن ارائهی چنین کمکهایی و دریافتکنندگان این کمکها، از جمله از طریق تلاش برای تفکیک تروریستها به «خوب» و «بد»، بهره میجویند. افراطیون ماسکدار افزونبر کشتن بیگناهان بیشمار، ثابت کردهاند اگرچه تروریسم دارای هیچ پسزمینهی مذهبی، ملی یا قومی نیست، اما دارای پشتیبانانی با نام و نشان و دارای دستور کاری هولناک است. از سوریها بپرسید، یا از عراقیها که در ۱۲ سال اخیر هدف حدود ۲۰۰۰ بمبگذاری انتحاری بودهاند. آنان که مرتکب این جنایتها میشوند و آنان که در نیویورک، لندن، مادرید، پیشاور، بیروت، تونس، پاریس، سنبرناندینو و جاهایی دیگر دست به جنایت زدهاند، همه با رشتهی واحدی به هم مرتبط هستند و افراطیگری همهی آنها ریشه در تبلیغات عوامفریبانی دارد که اسلامی تحریف شده را با کمک پول نفت در جهان منتشر میکنند. آنچه که در آن روز سرنوشتساز از ماه سپتامبر، ۱۴ سال قبل، رخ داد و پاسخی که به آن داده شد، مستقیما به حوادث تلخ پاریس، بیروت و سن برناندینو در چند هفتهی اخیر ربط دارد. بهرغم هزینهی سنگین چند صد هزار کشته و صرف بیش از ۴تریلیون دلار، آنچه که به اصطلاح «جنگ علیه ترور» خوانده میشود، از نیل به اهداف اعلام شده خود باز مانده است. ایدئولوژی معیوب گروههایی چون القاعده نه تنها زنده مانده بلکه اشاعه نیز یافته و منشاء ظهور و بروز کینهتوزیهای خام و خونریزیهای بیشتر شده است. اشرار نقابدار اکنون مشغول تخریب در گهوارهی تمدن بشریتاند. تروریستها نباید هرگز اجازهی تعیین دستور کار یا دیکته کردن نحوهی پاسخ را مییافتند. این اشرار مولود انتقامجوییهای بیحد و حصر، شکست در اتحاد با هدف مقابله با ریشههای تروریسم و دادن امکان فرار از مجازات به متحدان تروریستها و کسانی است که افراطیگری را سرمایه و اهرمی برای خود میدانند. همه باید درک کنیم امنیت نمیتواند به قیمت ایجاد ناامنی برای دیگران حاصل شود. مادام که تغییری جدی در مسیر داده نشده، افراطیگرایی خشونتطلب به جنایت علیه همه حتی کسانی که آن را تغذیه میکنند، ادامه خواهد داد. نباید اشتباه کنیم، در 4 سال گذشته، سوریه مرکز ثقل جنگی تمامعیار بر سر آیندهی تمام ما بوده است. «تمام ما» در واقع تکرار نکتهای در پیام اخیر آیتالله خامنهای است که تهدید افراطیون منحرف را «درد مشترک ما» خوانده است، چراکه همهی جهانیان دارای سرنوشت مشترکی هستند و هیچکس از عواقب جنگ مرگ و زندگی که همه درگیر آن هستیم، مصون نخواهد بود. از ابتدای بحران سوریه، مواضع ایران بر 3 پایه استوار بوده است: احترام به خواستهها و ارادهی آزاد مردم سوریه برای تصمیمگیری در مورد آیندهشان و تدبیر امور خود، مخالفت با مداخلههای خارجی که متوجه تحمیل خواستههای طرفهای خارجی بر یک مردم مستقل است و رد تروریسم به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف سیاسی. ایران بر این 3 مبنا همواره اصرار داشته است، هیچ راهحل نظامی برای بحران سوریه وجود ندارد و تنها صندوق رای میتواند در نهایت به شکلگیری دوران جدیدی در سوریه بیانجامد. برای این منظور، ایران به طور مستمر خواستار برقراری فوری آتشبس و خاتمهی خونریزی، برقراری گفتوگو بین دولت سوریه و گروههای مخالف که تروریسم را رد میکنند، تلاش هماهنگ و واقعی جامعهی بینالمللی برای ریشهکنی افراطیون خشونتطلب و یک مبارزهی جهانی برای پرداختن به فاجعهی انسانی جاری و بازسازی سوریه بعد از فرو نشستن آتش جنگ بوده است. گروه بینالمللی پشتیبانی از سوریه باید سوریها را تشویق کند و به آنها امکان دهد تا مسیر خود را تغییر دهند و از این طریق به همهی ما امکان دهد تا بتوانیم مسیر خود را اصلاح کنیم. برای این منظور، همه باید با هدف خاتمه دادن فوری به خونریزی با هم همراه شویم، بر پیشبرد یک روند سیاسی فراگیر در داخل سوریه متمرکز شویم و همهی سوریهایی را که شکلگیری فردایی روشنتر را به سود خود میدانند، گرد هم آوریم. ما باید صفوف خود را در مبارزه علیه افراطیگری خشونتطلب و ترور فشردهتر کنیم و اجازه ندهیم تا خشم بر حرکت ما به سمت یک پاسخ عقلانی و مشترک بر مبنای خرد جمعی تاثیر سوء بگذارد. مهمتر اینکه، ما باید با هم برای مقابله با ریشههای افراطیگری خشونتطلب که شامل استانداردهای دوگانه، به حاشیه راندن برخی اقشار، سرکوب، بیگانهستیزی و اسلامهراسی است، همکاری کنیم. اگر چنین نکنیم، فرزندان ما و فرزندان آنها ما را به حرکت در چنین جهتی وادار خواهند کرد و هزینهی آن بسیار گزافتر خواهد بود.