گفتوگو با الهام زارع به بهانه برگزاری نمایشگاه «هستن بسوی مرگ»
بین ما و جهان، همیشه یک هیچ وجود دارد
مصطفی رفعت
«هستن بسوی مرگ» عنوان نمایشگاهی از الهام زارع است که تا هشتم اسفندماه در گالری نات میزبان علاقهمندان است. این هنرمند درباره ایده شکلگیری این مجموعه میگوید: «درواقع، هستن بسوی مرگ، ایدهای بهیکباره جرقهزده در ذهن من نبود؛ حالتی یا وضعیتی بود که در روحیه من بهوجود آمد که در همهچیز و همهجا ردی از مرگ میدیدم. تجربهای هستیشناسانه که مرا به جستوجوی اندیشه هایدگر کشاند؛ به فلسفه او درباره مرگ و هستی.» الهام زارع که متولد 1362 در شیراز است و کارشناسی ارشد نقاشی خود را از دانشگاه هنر اصفهان گرفته، ادامه میدهد: «دریافته بودم چیزی که ما در تصور از هستیمان داریم، فاصله زادهشدن تا مرگ است و نه حتی خود تولد و مرگ! بین ما و جهان، همیشه یک جدایی، یک هیچ وجود دارد. این هیچ است که حضور انسان را ثابت و او را از همهچیز جدا میکند». این هنرمند با اشاره به اینکه آمادهسازی آثار این نمایشگاه را با طراحی شروع کرد و برای آن نوع هستن، تکنیک معمولش یعنی رنگ و روغن راضیاش نمیکرد، تصریح کرد: «سراغ گل و گونی رفتم. این اکسپرسیو که روی گونی گل را با کاردک میخراشاندم، به خودم نزدیکم میکرد؛ به طراوت گذشتهای که به خشکسالی و خاک خام بدل شده بود. هر اثر را که پیش میبردم، گشایشی بود به گذشته و حالی که داشتم آن را زندگی میکردم... هر یک نه مرگی معدوم که نوعی هستن من بود». الهام زارع درباره آثارش در این نمایشگاه میگوید: «در این مجموعه، فیگورهایی تنها در یک قاب یا دو حالت از یک فیگور با بیان و نگاه متفاوت در دولته کار شده و یک اثر که جمعی از هفت فیگور در وضعیتهایی متفاوت است. بهگونهای تمام مراحل زندگیام بهجز خود تولد و مرگ... تا این مرحله که زندگی کردهام، دیده میشود. انسانها در اینجا خلاء بیزمانی از هستی و نیستی در دوشقه جدانشدنی وجودشان را بروز میدهند و این خلاء، فاصلهایست که در نزدیکترین حالت احساس میشود و به گل کشیده شده هرآنچه که بوده و هست». این نقاش که در نمایشگاه سالانه دانشگاه هنر اصفهان در سال 1388 هم شرکت داشته، درباره زمانی که صرف کشیدن تابلوهای این نمایشگاه کرده است، میگوید: «از اولین طراحیها مربوط به این موضوع، چهارسال میگذرد و بالاخره آخرین اثر را یکهفته قبل از برگزاری نمایشگاه، نقاشی کردم». او در پاسخ به اینکه دلش میخواهد مخاطب با چه فکر و ذهنیتی بعداز تماشای این آثار، از گالری خارج شود، میگوید: «اینکه دم را غنیمت بشمارد!» الهام زارع درباره وضعیت برگزاری نمایشگاهها در سالهای اخیر معتقد است: «تعداد گالریها افزایش یافته و مخاطبان هنر هم تقریبا بهتناسبی که از جامعه ما انتظار میرود، بیشتر شدهاند؛ اما اینها بهنظر میآید نتوانسته گشایشی در کار هنرمند حاصل و اقتصاد و استقلال او را تامین کند. البته از حسن کیوریتوریهایی که درچندسال اخیر در لایههایی در بطن نمایش آثار موثر واقع شدهاند، نباید گذشت». زارع که تجربه برگزاری نمایشگاههای انفرادی و گروهی را توامان در کارنامه حرفهایاش داشته است، میگوید که نمایشگاههای انفرادی را ترجیح میدهد. او درباره اینکه آیا شباهتی بین آثار نمایشگاه اخیرش با آثار بهنمایشدرآمده در نمایشگاههای قبلیاش وجود دارد، میگوید: «اصلا شبیه آثار قبلیام نیست. شاید در ترکیببندی اندکی شبیه باشد؛ چون همیشه نگاهی انتزاعی به عناصر یک کمپوزیسیون دارم». او در پاسخ به اینکه حین خلق یک اثر، چقدر سعی میکند فقط آنچه درونش میگذرد را اجرا کند و چقدر به ارتباطگیری با مخاطب میاندیشد، میگوید: «در ابتدای کار، هم خودم، هم سوژهام و هم مخاطب را مد نظر دارم. اما در نهایت، مقداری از کار فاصله میگیرم و در جایگاه مخاطب به اثر نگاه و رد خاطرهای یا احساسی ظریف را در آن جستوجو میکنم. خرسندیام زمانیست که آن خاطره مشترک را بیابم». او درباره میزان زمانی که روزانه به نقاشی میگذراند، میگوید: «وقتی شرایط خاصی درگیرم نکند، بهاندازهای که اشتیاق در نقاشیکردن دارم، ادامه میدهم؛ زمانی نیمساعت و روزهایی میشود 10ساعت مشغول کارم». او در پایان، با توضیح اینکه در کنار نگهداری از نوزادش که تا یکماه دیگر بهدنیا میآید، درباره فعالیتهای آتیاش میگوید: «مجموعهای را تکمیل خواهم کرد که با قطع کوچک کار شدهاند و فضاهایی مراقبهگونه دارند؛ منتظرم ببینم به کجا میکشانند مرا!»