سهم زنان سالمند از رفاه و امنیت در جامعه
هراس آینده در نگاه مادربزرگ!
سعید جمالی / آنگونه که در گزارش جامع سازمان ملل منتشره در سایت UN Statistics Division در سال 2015 آمدهاست: «تعداد پسرانی که متولد میشوند، بیشاز دختران است؛ اما به مرور و در سالهای بعدی، مردان بیشتری از گردونهی حیات خارج میشوند؛ تاجاییکه 54درصد جمعیت 60سالبهبالا و همچنین 62درصد جمعیت 80سالبهبالا در جهان را زنان تشکیل میدهند». در همین گزارش اشاره شدهاست که بهطور متوسط زنان سهسال بیشتر از مردان عمر میکنند
سالمندی هم از آن چیزهاییست که سوختوسوز ندارد و آیندهی پیشروی هر موجود زندهایست؛ اما این مسئله بهلحاظ آماری در میان مردان و زنان یکسان نیست. مرکز سرشماری Census در آمریکا که بهروشی خاص و سیستماتیک به ثبت و ضبط آمار جمعیتی جهان میپردازد، در آخرین گزارش خود دربارهی نرخ جمعیت جهان با ردهبندیهای مختلف سنی در کشورهای جهان که تحت عنوان An Aging World در مارچ 2016 منتشر کرده، مدعیست که بر اساس دادههای بهدستآمده، در حالحاضر در ایران در مقابل هر 100 زن بین سنین 35 تا 49سال، 104.1 مرد وجود دارد که این رقم در سنین 50 تا 64سال به 97.1 و در سنین 65 تا 79سال به 87.8 و در سنین 80سال به بالا به عدد 78.1 میرسد. حقیقت قابل توجه در این گزارش آنست که با روند پیرشدن جمعیت جامعهی ایران، تعداد سالمندان زن از سالمندان مرد بیشتر شدهاست و اگر این آمار را بهشکل تخمینی در محدودهی سالهای 2030 و 2050 دنبال کنیم، خواهیم دید که کارشناسان مرکز Census خبر از افزایش بیشتر این فاصله میدهند؛ بهطوریکه در سال 2030 در مقابل هر 100 زن بالای 80سال، تنها 64.6 مرد وجود خواهد داشت و در سال 2050 این عدد با اندکتغییری به 65.7 مرد میرسد. این درحالیست که بر اساس خبر منتشره در تاریخ نهم مهر سال 1395 در خبرگزاری شهر فردا، انوشیروان محسنی بندپی؛ رئیس سازمان بهزیستی کشور، گفتهبود: «براساس آمارها، در سال 1337 سهدرصد و در سال 1390 نیز 8.5درصد از جمعیت کل کشور را سالمندان تشکیل میدادند». همچنین در گزارش خبری منتشره در چهارم مهر سال جاری، سایت خبری و تحلیلی دولت بهار، از قول سیروس سالاری؛ معاون فنی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان، آمدهبود: «ششمیلیون و 400هزار نفر در ایران، جزو جمعیت سالمند محسوب میشوند». این آمار نشان میدهد که درهرحال، کشورمان بهسمت پیرشدن میرود و ازآنجاکه این مسئله نیازمند توجه جدیست، باید برای ایجاد امکانات لازم در جهت بهبود شرایط این بخش از جامعه برنامهریزیهای لازم را انجام داد. وقتی این واقعیت عنوان میشود که بخش بیشتری از جمعیت سالمند را زنان تشکیل میدهند و این قشر، دارای امنیتهای اقتصادی و فرصتهای شغلی کمتری نسبت به مردان هستند، باید با نگاهی جدیتر به ایجاد بسترهای لازم در حرکت جامعه به این سمت، نگریست. البته مسئلهی کاهش تعداد سالمندان مرد در مقابل سالمندان زن، تنها متوجه ایران نیست و یکیاز واقعیتهای حال و پیش روی کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه است. برای مثال، باربارا کروسیت؛ فارغالتحصیل مطالعات بینالملل و از اعضای مرکز تحقیقاتی PassBlue که خبرنگار سازمان ملل نیز هست، در مطلبی که 23 مارچ 2016 در پایگاه اینترنتی همین مرکز منتشر کرد، آوردهاست: «تحقیقات نشان میدهد که در رسیدن به سنین سالمندی، زنان خوششانستر از مردان هستند؛ اما به همان اندازه بهعلت نبود فرصتهای لازم که ناشیاز نابرابریهای جنسیتیست، آنها را در مضیقهی امکانات خواهیم دید که بهعبارتی یعنی دورهی سالمندی همراه با رنج و سختی برایشان ایجاد خواهد شد. در دنیای رو به توسعه، دشواریهای زندگی برای زنان بیشتر است؛ تاجاییکه زنان سالمند از تامین اقتصادی، رفاهی و درمانی کمتری برخوردارند که این میتواند آنها را دچار مشکلاتی کند». برای همین، بسیاری کشورها در تامین آتیهی افراد جامعهی خود که سالمندان آن جوامع را تشکیل میدهند، برنامهریزیهایی انجام میدهند که این مورد نسبت به تواناییها و البته نگرش هر منطقهی جغرافیایی به امور این گروه، متفاوت است. برای مثال، آنگونه که در گزارش خبری میزان در ششم مهرماه سال جاری آمدهاست، فرید براتی سده؛ رئیس دبیرخانهی شورای ملی سالمندان بهزیستی کشور از تصویب برنامهی پیشگیری و مقابله با سالمندآزاری در جلسهی شورای ملی سالمندان خبر داده و در ادامه گفته بود: «یکی دیگر از مصوبات شورای ملی سالمندان، ارائهی بستهی حمایت از بیمههای مراقبتی طولانیمدت است». البته بخشیاز بهبود شرایط زیستی سالمندان به جامعه و خانوادهها برمیگردد و دراینمیان، نگرش عمومی به زنان سالمند باید تغییر کند. بیشک یکیاز مشکلات موجود این است که دایرهی اطلاعات عمومی جامعه نسبت به سالمندی و مشکلات خاص آن برای زنان و مردان اندک است و کمتر کسیست که دربارهی نیازهای دورهی سالمندی بخواند و بداند تا برای سالمندان خانوادهی خود کارهای مناسبی انجام دهد. هالی توماس؛ محقق و روانشناس در مرکز درمانی و پزشکی دانشگاه پیتزبورگ به همراه تیم ویژهی خود در یکیاز تحقیقات این مرکز بر روی 2100 زن بین 28 تا 84سال، دریافت که 60درصد زنان در سنین سالمندی، آنگونه که باید از ایندورهی سنی خود احساس رضایت ندارند و خواهان نگرش بهتر اعضای خانواده و جامعه در مورد خود هستند؛ زیرا اگرچه دورهی سالمندی در نگرش عمومی مترادف با دورهی ازکارافتادگی و بهنوعی بازنشستگیست؛ اما این زنان معتقد بودند که نگاه در مورد زنان شدیدتر است و آنها را ناتوانتر میبینند». جالب اینجاست که نرخ تولد در مقایسه با نرخ سالمندی کاملا متفاوت است. آنگونه که در گزارش جامع سازمان ملل منتشره در سایت UN Statistics Division در سال 2015 آمدهاست: «تعداد پسرانی که متولد میشوند، بیشاز دختران است؛ اما به مرور و در سالهای بعدی، مردان بیشتری از گردونهی حیات خارج میشوند؛ تاجاییکه 54درصد جمعیت 60سالبهبالا و همچنین 62درصد جمعیت 80سالبهبالا در جهان را زنان تشکیل میدهند». در همین گزارش اشاره شدهاست که بهطور متوسط زنان سهسال بیشتر از مردان عمر میکنند و این نکته حائز اهمیت است که برای این گروه در حال افزایش، چه برنامههای کلان و بلندمدتی درنظرگرفتهشدهاست؟ احساس امنیت در مسائل اقتصادی، مسکن، بیمه، رفاه، درمان و نیازهای عاطفی از جمله پیشزمینههای زیست مناسب در سالمندان است. در سایت تحلیلی سلامتی Helpageusa در مورد نیازهای ویژهی زنان سالمند آمدهاست: «این گروه از جامعه بهعلت ابتلا به بیماریهای خاص زنان و سایر مواردی که هم ناشیاز افزایش سن و هم ناشیاز تغییرات فیزیکیست، باید بیشتر مورد توجه واقع شوند و به همین علت؛ وجود امکانات کافی و لازم میتواند آنها را در دورهی سالمندی در وضعیت بهتری قرار دهد». با نگاهی به برنامههای اخیر دولت در زمینهی فراهمکردن بسترهای لازم در زمینهی بهبود کیفیت زندگی سالمندان در ایران، بهنظر میرسد که این مهم در کشورمان مورد توجه واقع شده و شاهد اتفاقات خوبی در این حوزه در آیندهای نزدیک خواهیم بود.