• شماره 1034 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۱۰ مهر

گفت‌وگو با مریم پیربند

داوری جشنواره‌ی AOF آمریکا تجربه‌ی متفاوتی بود

مصطفی رفعت

فیلم سینمایی «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» در جدیدترین حضور بین‌المللی خود، در دوازدهمین دوره‌ی جشنواره‌ی بین‏‌المللی ACTION ON FILM در کشور آمریکا روی پرده رفت و از طرف اعضای هیئت‌داوران این جشنواره، جایزه‌ی بهترین فیلم داستانی بلند به پوران درخشنده برای ساخت این فیلم و همچنین جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد برای شهاب حسینی برای بازی در این فیلم از ایران اهدا شد. اعضای هیئت‌داوران بخش رقابتی «سینمای ایران» در این جشنواره که از دوم تا 10سپتامبر 2016 در ایالت کالیفرنیا در کشور آمریکا برگزار شد؛ عبارت بودند از مریم پیربند، نب زی، مهدی یارمحمدی، مهرداد سرلک، جان لیتل و جنیفر یانگ. مریم پیربند که خودش با ساخت فیلم کوتاه «سکوت» درحال‌حاضر در جشنواره‌ی فیلم‌سازان زن آمریکا نیز حضور دارد، درباره‌ی حضور زنان در جشنواره‌های بین‌المللی می‌گوید: «در آمریکا جشنواره‌های متعدد بین‌المللی در زمینه‌ی فیلم برگزار می‌شود؛ اما جشنواره‌ی فیلم‌های مستقل زنان آمریکا از اهمیت ویژه‌‌ای برخوردار است و سعی می‌کنند بهترین فیلم‌ها را از نقاط مختلف دنیا که توسط زنان کارگردانی شده و موضوعاتی مربوط به زنان را دارد، انتخاب کنند. این جشنواره‌ در بورلی هیلز کالیفرنیا برگزار می‌شود و بینندگان بسیار و بازتاب گسترده‌ای دارد. ضمن اینکه این جشنواره سعی دارد ارتباط مثبتی هم بین زنان فیلم‌ساز نقاط مختلف دنیا ایجاد کند تا آنها بتوانند در همکاری با هم، تولیدات آتی بهتری داشته باشند و امسال تنها فيلم من از ايران، در اين جشنواره حضور دارد». این کارگردان جوان در ادامه می‌گوید: «اتفاق خوب جشنواره‌ها نشست‌هایی‌ست که بعداز نمایش هر فیلم برگزار می‌شود. بی‌شک برای هر فیلم‌سازی، دیده‌شدن اثرش مهم است. در واقع فیلم‌ساختن، روشی برای بیان چیز‌هایی‌ست که می‌خواهیم و دریافت و بازخورد از مخاطب و اين می‌تواند کمک‌کننده باشد. جشنواره‌ی فیلم‌های مستقل زنان آمریکا هم به‌شکلی منسجم این نشست‌ها را برگزار می‌کند و فیلم‌سازان می‌توانند نظرات سایر زنان فیلم‌ساز و سایر کارشناسان را از کشورهای مختلف با سلایق مختلف، درباره‌ی فیلم خودشان بشنوند و این بی‌شک برای تولیدات بعدی هریک‌ازآنها کمک‌کننده است». مریم پیربند درباره‌ی فضای فیلم «سکوت» می‌گوید: «فیلم، در رابطه با مادر جوانی‌ست که ناشنواست و شغل عجیبی دارد؛ او از نمای بیرونی ساختمان‌های بلند به‌شیوه‌ی راپل با طناب آویزان می‌شود و شیشه‌ها و نما را می‌شوید. البته حین کار از فرزندش هم غافل نیست و با موبایل پیام می‌دهد که مطمئن شود بچه‌اش غذا خورده یا تکالیفش را انجام داده‌است. در هر طبقه، آنهایی که داخل ساختمان هستند، نسبت به دیدن او در این وضعیت، واکنشی نشان می‌دهند؛ تا‌آنکه در یکی‌از طبقات، متوجه می‌شود قاتلی به یک پزشک خانم حمله کرده و می‌خواهد او را بکشد. او سعی دارد کمک کند و چون چاره‌ای نمی‌بیند، به خانم دکتر اشاره می‌کند که بپرد تا او را بگیرد. پزشک هم که بین مرگ و زندگی گیر کرده و تنها راه نجاتش همین پنجره است، تصمیم می‌گیرد بپرد و خانم ناشنوا هم نجاتش می‌دهد. در واقع فردی که هر روز روی این طناب‌ها جانش در معرض خطر است، یک‌روز جان یک انسان دیگر را هم نجات می‌دهد». مریم پیربند که فارغ‌التحصیل رشته‌ی علوم اقتصادی-بازرگانی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد و فارغ‌التحصیل رشته‌ی کارگردانی از انجمن سینمای جوان است، درباره‌ی شکل‌گیری «سکوت» می‌گوید: «من خودم به‌عنوان بدلکار، سابقه‌ی تمرین با گروه‌های مختلف آتش‌نشانی و بدلکاری در زمینه‌ی راپل و طناب را از جاهای بلند داشتم. این قصه ته ذهن من بود و آن‌را نوشته ‌بودم. ‌یک‌بار دوستی با من تماس گرفت و پرسید فیلم‌نامه‌ی کوتاهی با موضوع کار داری؟ من دو کار داشتم؛ یکی همین داستان و دیگری مربوط به ماجرای زنی که در مترو النگوهای کودکانه می‌فروشد. فیلم‌نامه‌ی سکوت را برای‌شان فرستادم و هنگامی‌که با من تماس گرفتند، پرسیدند که آیا خودت می‌توانی آن‌را بسازی؟ گفتم بله! چون هم تجربه‌ی بازیگری و بدلکاری داشتم و هم افرادی را می‌شناسم که آن را انجام دهند».
 وی در مورد زمانی‌که برای ساخت فیلم صرف کرده، گفت: «تربیت کارگردانی‌ام به این شکل است که شاید پیش‌تولید کارم طولانی باشد؛ اما برای تولید زمان کوتاهی می‌گذارم؛ چون همه‌ی‌ تمرینات و کارهای لازم را پیش‌از شروع فیلم‌بردای انجام می‌دهم. باتوجه به اینکه سابقه‌ی ساخت فیلم تمام‌اکشن را هم دارم که از لحظه‌‌ی شروع تا پایان، اکشن‌های زیادی را دارد، می‌دانستم که باید از قبل خیلی تمرین داشته باشید؛ وگرنه روزهای فیلم‌برداری خیلی طولانی می‌شود و به برداشت‌های زیاد می‌رسد. در رابطه با سکوت، ما حدود سه‌روز فیلم‌برداری داشتیم». او با تاکید بر اینکه فیلم «سکوت» در اولین حضور جشنواره‌ای خودش در جشنواره‌ی کار در ایران، جایزه‌ی بهترین کارگردانی را دریافت کرد، می‌گوید: «در این‌مدت و در جشنواره‌های مختلف، بازخوردهای مختلفی را درباره‌ی سکوت دیدم. حتی در جایی مانند آمریکا که تکنیک و اکشن مهم است، وقتی می‌بینند خانمی ایرانی آن‌هم در خود ایران چنین کاری را ساخته خیلی هیجان‌زده می‌شوند». او که عضو هیئت‌داوران جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم AOF در آمریکا بود، می‌گوید: «من برای  تحصیل آمریکا هستم. پیش‌از شروع جشنواره با من تماس گرفتند و چون سوابق من را می‌دانستند، خواستند باتوجه‌به‌اینکه فیلم‌ساز و مسلط به زبان انگلیسی هستم، در داوری جشنواره‌ حضور داشته‌باشم. تحقیقاتی درباره‌ی این جشنواره انجام دادم و دیدم که جشنواره‌ی خوب و خوش‌نامی در منطقه ‌است که دوازدهمین سالش را طی می‌کند. قراری با دوستان گذاشتم و گفتم حیف است که از ایران فیلم ندارید. آنها هم ابراز تمایل کردند که این اتفاق بیفتد و حتی دوست داشتند تبلیغاتی در رسانه‌های داخلی داشته باشند تا بتوانند فیلم‌سازان ایرانی را جذب کنند. من پیشنهاد دادم که این کار را شخصا انجام می‌دهم؛ اما خوب است ریسکی کنند تا بخش فیلم‌های ایرانی جدا شود؛ چون فیلم‌های باکیفیتی داریم که این فرصت باعث می‌شود هم آنها شانس این‌را داشته باشند که تعداد زیادی از آنها را نمایش دهند و هم فیلم‌سازهای ایرانی شانس حضور داشته باشند. فقط این شرط را گذاشتم که سیاسی نگاه نکنند که خوشبختانه پذیرفتند و حتی در فراخوان وب‌سایت‌‌شان هم اعلام کردند که فیلم‌های متقاضی ایرانی، نه سوگیری سیاسی داشته باشد و نه سیاه‌نمایی باشد». 
وی می‌گوید که خیلی‌ها تماس می‌گرفتند و می‌پرسیدند این نبود سیاه‌نمایی به چه معناست و توضیح من این بود که وقتی از ایران بیرون می‌آیید، تصور خیلی‌ها که شناختی از ایران ندارند و به آنجا نرفته‌اند این است که ایران جایی‌ست بدون هیچ پیشرفتی و با شهرهای قدیمی بدون زیبایی و درگیر جنگ! پیربند ادامه می‌دهد: «گاهی که عکس‌های تهران را نشان می‌دهم، تعجب می‌کنند. در نشستی که داشتیم، یکی‌از آمریکایی‌ها که به ایران آمده بود، می‌گفت که در ورود به ایران از برخورد دوستانه‌ی آدم‌ها تعجب کرده و ایران را بسیار زیبا دیده بود؛ اما هر فیلمی که از ایران دیده، تصویری را ارائه می‌کرد انگار که آدم‌ها با هم بد و در حال آزاررساندن به هم هستند. به‌هین‌علت، ما فیلتر بزرگی برای انتخاب فیلم‌ها گذاشتیم؛ اما با‌توجه‌به این فیلتر بزرگ، فیلم‌های زیادی ثبت‌نام شد؛ تاجایی‌که با من تماس گرفتند و گفتند گزینش کارها برای هیئت انتخاب خیلی سخت شده؛ چون فیلم‌های خوب زیاد است. اما خوشحال بودند که توانستند بخش سینمای ایران را جدا کنند». مریم پیربند درباره‌ی شیوه‌ی داوری این جشنواره عنوان کرد: «تیم داوری متشکل از سه ایرانی و دو نفر از چین و آمریکا بود. شیوه‌ی داوری این جشنواره بسیار امنیت بالایی دارد و هر یک از ما اسکورشیتی داشتیم که در آن، به هر بخش از فیلم نمره می‌‌دادیم و این امتیازها با هم جمع می‌شدند. روشی کاملا عادلانه که برای اولین‌بار می‌دیدم. حتی حق نداشتیم اسکورشیت‌های هم را ببینیم یا درباره‌اش صحبت کنیم. هر یک از ما هم جداگانه آرای خودمان را دادیم و آنها خودشان جمع‌بندی کردند تا برندگان جوایز اعلام شوند». پیربند که سابقه‌ی حضور در هیئت‌داوري جشنواره چراغ سليمانيه و رياست هيئت‌داوران جشنواره‌ی زنان سيلمانيه و جشنواره‌ی فیلم سلمان فارسی را دارد و عضو رسمی هیئت‌داوران در جشنواره‌ی فیلم نهال هم بود، ادامه می‌دهد: «از ایران فیلم‌های خوبی داشتیم که استقبال مخاطبین هم زیاد بود. برای مثال، استقبال از ساکن طبقه وسط با حضور خود شهاب حسینی بی‌نهایت پرشور بود؛ همین‌قدر بگویم که مسئولین جشنواره ناچار شدند سالن نمایش را به‌سرعت عوض کنند؛ چون حاضرین در سالن اولیه جا نمی‌شدند. خیلی‌ها آنلاین بلیت خریده بودند و خیلی‌ها حضوری آمده‌ بودند که بتوانند هرطورشده شانس دیدن این فیلم را داشته باشند. خوشبختانه بعداز فیلم هم بازتاب‌های جالبی را شاهد بودیم؛ به‌ویژه در مورد بازی درخشان آقای شهاب حسینی. فیلم هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند ساخته‌ی خانم درخشنده هم همین‌گونه بود. برای فیلم‌های کوتاه و مستند ایرانی هم اتفاق‌های خوبی رخ داد. به‌نظرم شروع خیلی خوبی برای این جشنواره بود». پیربند که فیلم‌های کوتاه و مستند متعددی از جمله «رایحه زندگی»، «کاروان»، «گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود» و پارکینگ شماره شش» را در کارنامه‌اش دارد، در پاسخ به این سوال که آیا به‌سمت ساخت فیلم سینمایی بلند هم خواهد رفت، می‌گوید: «هر فیلم‌سازی دلش می‌خواهد که فیلم بلند بسازد. در ایران، این اواخر خیلی تلاش کردم فیلم بلندم را شروع کنم؛ اما به‌علت عدم تامین سرمایه‌ی لازم، میسر نشد؛ چون به‌عنوان یک فیلم‌اولی کسی حاضر به سرمایه‌گذاری نبود و رک می‌گفتند که باید سرمایه را خودت بیاوری. من هم که سرمایه‌دار نبوده‌ام و پیداکردن سرمایه‌گذار در بخش خصوصی بسیار سخت است. برای همین، به آمریکا آمدم تا تحصیلاتم را تکمیل کنم و برگردم». او درباره‌ی امکان ساختن فیلم در خارج از ایران گفت: «اینجا به‌ویژه برای یک تازه‌وارد و فیلم‌اولی، در جذب سرمایه‌ی فیلم بلند باید تریلر یا فیلم کوتاهی از کار را بسازید و به سرمایه‌گذارها نشان دهید که بدانند می‌خواهید چه چیزی را تبدیل به فیلم بلند کنید. فیلم‌نامه‌ای را نوشتم و برای آنکه بدانم مخاطب اینجا می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند یا نه، آن را به جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم‌نامه‌نویسی در لاس‌وگاس فرستادم. در کمال تعجب دیدم کارم به فینال جشنواره رسید و جزو چهار فیلم‌نامه‌ی نهايي آن جشنواره و تقدير شد». وی که در زمینه‌ی بازیگری و بدلکاری هم کارهایی را انجام داده‌است، درباره‌ی ادامه‌ی این دو مسیر می‌گوید: «راستش وقتی یک‌سری اهداف دارید و تلاش می‌کنید به آنها برسید، دیگر برای همه‌چیز وقت ندارید. در مورد بدلکاری تنها وقتی که ایران هستم، با بچه‌ها سر تمرینات راپل و... می‌روم؛ چون هیجان این‌کار را دوست دارم. بااین‌حال، در مورد بازیگری اگر نقشی پیشنهاد شود که خوب باشد و دوست داشته‌باشم، حتما انجام می‌دهم».

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه