مديران، محصور حاجبان دربار!
ناصر بزرگمهر
«فرانسوا نيكولا» سفير فرانسه در تهران (1381) از ديدگاه يك سياستمدار اروپايي به خبرگزاري ايسنا گفته بود: «مسئولان ايراني به سادگي در دسترس نيستند، البته اين مسأله ميتواند نتيجه يك گزينش اجتماعي و شيوهی زندگي و آگاهانه باشد. اين امر براي من قابل احترام است، اما يك چيز مسلم است و آن اينكه سفير ايران در فرانسه به راحتي ميتواند با هر يك از مقامات فرانسه تماس بگيرد، حالا جواب مثبت باشد يا نه، بحث ديگري است، اما من و همكارانم اگر بخواهيم با يك كارمند عاليرتبه يا يك سياستمدار ايراني ملاقات كنيم، بايد هفتهها و ماهها منتظر بمانيم و...». گفتوگوي سفير فرانسه در تهران با مطبوعات از جنبههاي گوناگون ميتواند موردتوجه روزنامهنگاران و مدیران قرار گيرد، يك سياستمدار اروپايي با تيزهوشي ضمن اينكه شيوه اجراي برخورد مسئولان ما با سياستمداران خارجي را مورد نقد قرار ميدهد، اظهارنظر ميكند كه اين موضوع شايد به نوعي آگاهانه جزو شيوه زندگي شما باشد اما با همه معايبي كه دارد، قابل احترام است. سفير فرانسه به راحتي، اولين درس مديريتي يعني ايجاد ارتباطات آسان براي نيل به اهداف سازماني را در مقايسهاي كوتاه براي مسئولان ما بيان ميكند. سفير ميگويد: ديدار با «كارمندان» هم در ايران دچار مشكل بوروكراسي و پيچ و خمهاي تشريفاتي است، اما بهعكس ديدار ايرانيها با مقامات فرانسوي بدون توجه به نتايج آن به سادگي صورت ميگيرد. «هادی اشرفی» هنرمند نقاش و طراح تعريف ميكرد كه در سفر به يكي از كشورهاي اروپايي براي نشاندادن جايگاه هنري خودش به ديدار وزير فرهنگ و هنر آن كشور ميرود و با اينكه فكر ميكرده كه آنها نظر مساعدي به ايران ندارند، در كمتر از يك ساعت و با اولين مراجعه و بدون طيكردن بوروكراسي و پيچيدگيها، توانسته است با ایشان ديدار كند و نمونهی آثارش را ارائه و اجازه تدريس بگيرد و... . سالها قبل «استاد باستاني پاريزي» نقل ميكرد در رابطه با ويزا به همين سفارت فرانسه مراجعه ميكند و با برخورد نامناسب يك كارمند پشت گيشه روبهرو و رنجيده خاطر ميشود، اما بعد يادداشتي براي سفير وقت ميفرستد و خودش را به عنوان يك نويسنده، محقق و استاد ادبيات كه بارها به آن كشور سفر كرده، معرفي ميكند و از نوادگان «ويكتور هوگو» و «بالزاك» بابت برخورد نامناسب كارمند سفارت گله ميكند، يادداشت استاد كه به دست سفير ميرسد، نمايندهاي براي عذرخواهي و صدور ويزا نزد استاد باستاني ميفرستد و... . وقتي اين قصهها را ميشنويم و به ياد ميآوريم كه ما ملتي كهنسال در فرهنگ بحث و مجادله و گفتوگو بودهايم و تدريس در حوزههاي علميه ما هنوز هم به شيوه باز و بدون تشريفات انجام ميشود، اين سوال مطرح ميشود كه بر مديران ما چه رفته است كه از اين پيشينهی ارتباطي جداشده و از آيين سروري فقط تنديكردن و درهاي بسته را پيشه خود كردهاند. یاد حافظ بزرگ بیفتیم:
نه هركه طرف كله كج نهادوتند نشست
كلاه داري و آيين سروري داند
آيا وقت آن نشده است كه در مورد شيوههاي مديريت، خصوصاً دسترسي نداشتن مردم به مديران، تصميم قاطعانه و قابل اجرا گرفته شود؟ تا كي مديران ما ميخواهند در اتاقهاي در بسته و دور از دسترس مراجعان قرار گيرند؟ آقايان وزرا، مسئولان عاليرتبه، مديران ارشد سازمانها آنچنان از كاركنان سازمان خود دور شدهاند كه بعيد است حتي به موارد درونسازماني خود نيز اشراف داشته باشند. مديراني را ميشناسم كه در حصار چند معاون و يكي دو منشي و دفتردار و حاجب و محافظ اسير شدهاند و حتي فرصت ندارند كه بدانند در پشت در اتاقهاي آنها چه ميگذرد؟ دیدن مدیرعامل یک بانک در رویا برای یک مشتری معمولی یا حتی کارمند همان بانک امکانپذیر است. متأسفانه اين نگاه غلط مديريتي از عاليترين مقامها تا كوچكترين ردههاي اداري فراگير شده است، و نداشتن وقت و پز در جلسه بودن، ژست مدیریتی بهشمار میآید. اين روزها مردم براي ديدن يك شهردار ناحيه هم ميبايست در انتظار بمانند، رئيس دفتر شهردار يك منطقه براي خود، منشي و منشي او براي خود تلفنچي و تلفنجی برای خود نگهبان انتخاب كرده است. براي رسيدن به شهردار يك منطقه بايد چهار دروازه را پشت سر بگذاريد. وضعيت نبود ارتباط بين مسئولان و مردم روزبهروز سختتر و پيچيدهتر ميشود. مديرعامل يك بانك بزرگ ميگويد دو ماه است كه ميخواهد با شهردار يكي از شهرها صحبت كند و نتوانسته است. يعني مديران براي دستيابي به خودشان هم كمكم دچار مشكل شدهاند. دولت پاسخگو، دولت تدبیر و امید باید راهی برای ارتباطات بین مسئولین و مردم فراهم کند، باید کاری کنیم که مسئولین گاهی بدون تشریفات و بگیر و ببند سوار تاکسی شوند، سوار اتوبوس شوند، به بازار میوه و ترهبار بروند، دست زن و بچه را بگیرند و وارد یک فست فود شوند و با میز بغل دستی سلام و علیکی بکنند، دیدارهای نمایشی راه به جایی نمیبرد، شأن داخلیها را حفظ کنیم، امام رحمهاله علیه گفت «مردم ولی نعمت مسئولین هستند»، اگر به مردم خودی پاسخ نميدهیم، شأن خارجيها را حفظ كنیم «كه در این دولت بسیار حفظ کردهایم و ممنونیم»، کاری کنیم که در آینده هم هیچ سفير یا میهمان خارجی مثل 14سال قبل نگويد، ديدار مسئولان شما به سادگي ميسر نيست. مردم را جدیتر بگیریم، این مقامها جاری آب هستند میگذرند.