آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
ایران؛ و امواج مهاجران قانونی و غیرقانونی
کد خبر: 354865 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۳ شنبه ۶ مرداد - 08:27

ایران؛ و امواج مهاجران قانونی و غیرقانونی

وقتی از حضور اتباع خارجی در ایران سخن به‌میان می‌آید، اغلب مهاجران افغانستانی به ذهن تداعی می‌شوند؛ حال‌آنکه کشور ما حدود هشت‌دهه‌پیش مقصد امواج پناه‌جویان از لهستان در شرق اروپای جنگ‌زده بود. پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم انتظار می‌رفت که موضوع مهاجران افغانستانی، در مباحث اجتماعی نامزدها و برنامه‌های آنان دراین‌حوزه موردتوجه قرار گیرد. با وجود حساسیت‌های عمومی دراین‌باره و برجسته‌سازی این‌موضوع در برخی رسانه‌ها؛ نه در میزگردها و نه مناظرات تلویزیونی، سیاست نامزدها در قبال مهاجران افغانستانی موردپرسش قرار نگرفت و وعده‌ها به چند توئیت و اظهارنظر کوتاه؛ آن‌هم ازسوی برخی کاندیداها محدود بود. «محمدباقر قالیباف» در بین نامزدها بیشترین توجه را به این‌مسئله نشان داد و در صفحه مجازی خود نوشت: «چاره‌جویی قاطعانه برای حل مسئله چندبعدی اتباع بیگانه غیرمجاز از دغدغه‌های مهم مردم است. بی‌عملی دراین‌باره به ابعاد امنیتی، اقتصادی و اجتماعی آن دامن می‌زند. براین‌موضوع اشراف کامل داشته و داریم و در دولت بعد نگرانی‌های مردم را رفع خواهیم کرد». وی در دومین مناظره تلویزیونی نیز گفت: «امروز اتباع غیرمجاز آسیب‌های اجتماعی جدی ایجاد کرده و آسیب‌هایی مانند موادمخدر، اشتغال و طلاق ریشه در شرق کشور دارد. بنده با تجربه‌ای که در پلیس داشتم و در آسیب‌های اجتماعی در شهرداری باید بگویم که ما باید مرز شرقی را در مرز پاکستان و افغانستان به‌طورکامل دیواره‌ای بگذاریم و امنیت آنجا را برقرار کنیم». نیز «مسعود پزشکیان» دیگر نامزدی بود که اظهارنظر کرد و سیاستی سه‌بندی را وعده داد: «دولت من ان‌شا‌ءالله سه اقدام هم‌زمان دررابطه‌با مهاجرین افغانستانی را پیش می‌برد؛ ۱. انسداد کامل مرزها و جلوگیری از مهاجرت بیشتر که مسئولیت محوری به وزارت کشور خواهد بود ۲. ساماندهی مهاجرین موجود. نباید انکار کرد که تعداد زیادی از برادران افغان نقش مؤثری در اقتصاد ایران دارند یا در جنگ تحمیلی و ... فداکاری کرده‌اند ولی حضور آن‌ها در ایران باید ساماندهی شده و باانضباط باشد (وظیفه وزارت کشور و وزارت اطلاعات) ۳. مذاکره با جوامع اروپایی برای پذیرش بخشی از مهاجرین (یا حداقل تقبل هزینه حضور آنان در ایران). غرب باید مسئولیت آنچه در افغانستان انجام داده و منجر به مهاجرت میلیون‌ها افغانستانی شده است را بپذیرد. دلیلی ندارد که مردم ایران هزینه سیاست‌های غلط دیگران را بپردازند. با فرونشستن تب‌وتاب انتخاباتی، مسائل مربوط به مهاجران افغانستانی باردیگر در طیفی از رسانه‌ها موردتوجه قرار گرفت. اوج این‌ماجراها مربوط به گم‌شدن کودکی سه‌ساله به‌نام «آرین» در اوایل تیرماه بود که اعلام شد یک زن و دختر افغانستانی در منطقه خانی‌آباد نو (جنوب پایتخت) وی را ربوده و ۱۹‌روز پیش خود نگه داشته‌اند. هم‌زمان، برخی رسانه‌ها از حمله به منازل مهاجران افغانستانی در شهرستان خور واقع در استان فارس خبر دادند؛ رویدادی که پس از قتل یک رستوران‌دار به‌دست شاگردش در جنوب فارس اتفاق افتاد و ارتباط‌دادن این دو حادثه باعث شد نگاه‌ها بیش‌ازپیش به تبعات حضور اتباع در کشور دوخته شود. درکناراین‌ها، انتشار یا بازنشر تصاویری تحت‌عناوین گذر مهاجران از مرز به‌صورت گروهی، حضور انبوه افغانستانی‌ها در مناطقی مانند دریاچه چیتگر و میدان آزادی تهران، سرقت از یک فروشگاه توسط کودکان کار مهاجر غیرقانونی در ساحل بندر کنگان و ... در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی باعث شد تا موج تازه‌ای از نگرانی بین شهروندان به‌راه افتد. درمقابل، این گزاره مطرح شده است که در فضای پساانتخابات ریاست‌جمهوری، جریان‌های مشکوکی جعل و انتشار اخبار علیه مهاجرین افغانستانی را در فضای مجازی با هدف ذهنیت‌سازی برای کابینه دکتر پزشکیان شدت بخشیده‌اند. اهمیت این‌موضوع باعث شده تا مطالبه‌ای جدی از کابینه چهاردهم برای رسیدگی به وضعیت مهاجران به‌خصوص مهاجران غیرقانونی شکل گیرد؛ جمعیتی که شمار آنان را وزیر کشور حدود «پنج‌میلیون‌نفر» اعلام کرده اما برخی رسانه‌ها مدعی شده‌اند تعدادشان به «۱۰میلیون‌نفر» نیز می‌رسد و بعد از رویدادهایی مانند قتل «داریوش مهرجویی» (کارگردان مشهور؛ و همسرش) در مهرماه پارسال شمار قابل‌توجهی به آنان به‌چشم تهدید می‌نگرند؛ وضعیتی که حتی ناخرسندی و نگرانی شدید مهاجران قانونی و اتباعی را که دهه‌هاست در ایران زندگی می‌کنند به‌دنبال داشته. روند غیرقانونی مهاجرت بسیاری از شهروندان همسایه شرقی باعث شده آمار دقیقی دراین‌زمینه در دست نباشد. بااین‌حال به‌گزارش سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM)؛ حدفاصل می ۲۰۲۲ تا آوریل ۲۰۲۳ حدود ۶۳۰‌هزار افغانستانی به ایران آمده‌اند و حدود ۷۶۶ ‌هزارنفر از ایران به افغانستان بازگشته‌اند. حضور مهاجران افغانستانی در کشور تنها تجربه ایران دراین‌زمینه نیست؛ چه‌اینکه از شرق و غرب و از خاک همسایگانی مانند عراق و پاکستان طی دهه‌های اخیر هزاران‌نفر به شهرهای ایران کوچ کرده و کنار شهروندان ایرانی سکنی گزیده‌اند. افزون‌براینکه مهاجران افغانستانی نیز خود در مقاطع مختلف ازجمله حمله اتحاد جماهیر شوروی به کشورشان و نیز دور اول قدرت‌یابی طالبان وارد ایران شده‌اند. نکته جالب‌اینکه موج اخیر مهاجران افغانستانی که بعد سقوط کابل و روی‌کارآمدن طالبان در تابستان ۱۴۰۰ به‌سمت مرزهای ایران به‌راه افتاد، تنها موج مهاجرتی نبوده و چنددهه‌پیش، از مبادی چون لهستان هزاران‌نفر براثر جنگ به‌سمت کشورمان به‌راه افتادند. در جریان جنگ جهانی دوم (۹ شهریور ۱۳۱۸ تا ۱۰ شهریور ۱۳۲۴ خورشیدی) بسیاری از لهستانی‌ها به ایران پناهنده شدند. پناهندگان لهستانی بیش از سه‌سال در برخی از شهرهای ایران ازجمله اصفهان زندگی کردند. ورود غیرمنتظره این مهاجران به اصفهان پیامدهایی به‌همراه داشت. معصومه گودرزی بروجردی و همکارانش در مقاله «بررسی مناسبات اجتماعی فرهنگی مهاجران لهستانی با ایرانیان» به بررسی و چندوچون موضوع پرداخته‌اند. دراین‌پژوهش تلاش شده به پرسش‌هایی پاسخ داده شود ازجمله‌اینکه تأثیر مهاجران لهستانی در گسترش روابط فرهنگی بین ایران و لهستان چه‌میزان بوده؟ اسکان مهاجران لهستانی در اصفهان چه پیامدهای اجتماعی به‌دنبال داشته است؟ درادامه بخشی از پژوهش را می‌خوانیم؛ درپی حمله متفقین در شهریور ۱۳۲۰ ش/۱۹۴۱ م و سقوط حکومت رضاشاه، کمبود خواروبار و غله یکی از مشکلات اصلی مردم ایران بود؛ به‌طوری‌که در مهرماه ۱۳۲۱ ش/اکتبر ۱۹۴۲ م، مردم دهستان‌های اطراف اصفهان به‌علت فشار اقتصادی و نبود مایحتاج غذایی روبه‌سوی شهر نهادند و دست به شورش زدند. اسرای لهستانی نیز نقش مؤثری در بروز قحطی داشتند زیرا خریدهای آن‌ها یکجا و یک‌قلم بود؛ پس حضور آن‌ها بر گرانی و نایابی خواروبار مردم تأثیر بسیار داشت. علاوه‌بر کمبود موادغذایی، واقف‌نبودن متصدیان خرید به ‌نرخ اجناس نیز باعث تورم بازار و سوءاستفاده برخی دلال‌ها شده بود. افزون‌براین، اشیاء و لباس‌های دست‌دوم آغشته به اقسام میکروب پناهندگان لهستانی درمقابل مبلغ مختصری به ایرانیان فقیر فروخته می‌شد. این‌مسئله به‌لحاظ سرایت امراض، اهمیت ویژه‌ای داشت؛ بنابراین با مذاکراتی، معامله هرگونه اشیاء و پوشاک مهاجران ممنوع شد و مسئولان هیئت لهستانی و مأموران شهربانی موظف شدند برای جلوگیری از انتقال امراض مسری، اگر لهستانی‌ها البسه‌ای را فروختند، فروشنده را به دفتر مهاجران تحویل دهند. با ورود متفقین به ایران، به‌علت عادت اروپاییان به شب‌نشینی و حضور در اماکن عمومی، وضعیت تهران و برخی از شهرها تغییر کرد و تعداد کاباره‌ها، بارها و دانسینگ‌ها در خیابان‌ها و محله‌های تهران افزایش یافت. بسیاری از زنان و دختران لهستانی تا پاسی‌از‌شب در کاباره‌ها و خیابان‌ها پرسه می‌زدند و اسباب عیاشی مردان هرزه و سربازان متفق را فراهم می‌کردند. در سایر شهرهای ایران نیز وضع تاحدودی به‌این‌صورت بود؛ تاجایی‌که «بدمستی سربازان متفق و حضور روسپیان» موجب شد که فرمانداران این‌شهرها برای جلوگیری از هنجارشکنی‌ها به نخست‌وزیر وقت شکایت کنند. ازدواج و روابط نامشروع یکی از پیامدهای اقامت لهستانی‌ها در ایران بود که در پاره‌ای‌مواقع با هم‌وطنان خود یا سربازان متفق انجام می‌گرفت؛ حتی برخی از دوشیزگان لهستانی در کانون توجه مردان ایرانی؛ اعم از مسلمان یا غیرمسلمان، قرار می‌گرفتند و پذیرش ‌موضوع برای بیشترِ خانواده‌های ایرانی دشوار بود؛ چون آن‌ها به ازدواج به‌سبک اسلامی‌ایرانی اعتقاد داشتند؛ پس به‌علت آمیزش و ازدواج‌های غیررسمی و مخفیانه، در شناسایی هویت فرزندان تولدیافته مشکلاتی ایجاد شد. صدور کارت هویت تنها برای ازدواج ضرورت نداشت و بروز پاره‌ای رفتارها و ناهنجاری‌ها، برای جامعه میزبان و حتی برخی از مهاجران لهستانی، مشکلات فراوانی ایجاد کرده بود. به‌گزارش اسناد؛ برخی از این میهمانان ناخوانده اقدام به سرقت می‌کردند. باتوجه‌به جرائمی که برخی مهاجران لهستانی مرتکب می‌شدند یا حتی در کانون اتهام قرار می‌گرفتند، تشخیص هویت و صدور کارت شناسایی برای آن‌ها الزامی بود تا از هرگونه سوءاستفاده دراین‌زمینه جلوگیری شود. برخی زنان لهستانی با سوءاستفاده از عقاید خرافی ایرانیان، برای گذران زندگی خود، به شغل رمالی روی آورده بودند. علاوه‌بر جراید داخلی؛ جراید خارجی نیز برخی از اعمال مهاجران لهستانی را مغایر با اصول اخلاقی می‌دانستند. یکی از اتحادیه‌های جراید آمریکای شمالی موسوم به جیمز آلدریج در ۱۹ مارس ۱۹۴۴ م/۲۹ اسفند ۱۳۲۲ ش، مهاجران لهستانی ایران را به سوءاستفاده متهم و خبری با این محتوا منتشر کرد: «وضعیت رقت‌بار اطفال گرسنه، آمریکایی‌ها را برآن‌داشت مقداری شیرخشک از مسئولین لهستانی برای اطفال درخواست کنند؛ زیرا انبارهای آنان مملو از شیرخشک بود اما لهستانی‌ها از پذیرشش خودداری کرده و مقداری از اغذیه و شیرخشک را در بازار آزاد به‌فروش رساندند. علاوه‌برآن به خریدوفروش طلا و جواهرات نیز مبادرت ورزیدند؛ البته نه به‌قیمت واقعی بلکه طلا را به‌قیمت کمی خریداری می‌کره و مجدداً در فروش آن سود خوبی به‌دست می‌آوردند»؛ لهستانی‌ها در مدت کوتاه اقامت خود در ایران، فعالیت‌های فرهنگی بسیاری داشتند و با نشر هشت روزنامه، باعث روشنگری و آگاهی‌بخشی افرادی شدند که به دانستن اخبار بی سانسور از جهان پیرامون خود علاقه‌مند بودند. نشریاتی که لهستانی‌ها در ایران منتشر می‌کردند عبارت بودند از: «نوول اروپ» به‌معنای اروپای جدید که این نشریه فرانسوی‌زبان منبع سرویس اطلاعات سفارت لهستان در تهران بود. «ناژپرزی یاشیل» به‌معنای دوست ما؛ این هفته‌نامه محتوای مذهبی داشت. «پولاک و ایرانی» به‌معنای لهستانی در ایران که این هفته‌نامه دراصل، کانون آگهی وزارت کار و امور اجتماعی لهستان بود. «ژیارنکو پراوستاون» به‌معنای با نسل ارتدکس که این نشریه محتوای مذهبی داشت و ویژه کشیش‌های ارتدکس لهستانی مقیم ایران بود. «زف» به‌معنای صدا محتوای آموزشی و فرهنگی داشت و برای اتباع لهستانی به‌صورت هفتگی در تهران منتشر می‌شد. اقدامات فرهنگی لهستانی‌ها تنها به نشر روزنامه محدود نمی‌شد و در بین لهستانی‌ها، افراد صاحب‌نظری بودند که با کسب آرامش نسبی فکری، به برگزاری سخنرانی‌های علمی در مراکز فرهنگی ایران اقدام کردند. اظهار علاقه و پیگیری‌های استادان و دانشمندان لهستانی توجه مقام‌های علمی ایران را نیز جلب کرد؛ مثلاً به‌درخواست دکتر قاسم‌زاده (رئیس دانشکده حقوق)، جلسه‌ای در دانشگاه تهران تشکیل و تعاملات مؤثری دراین‌راستا انجام شد. ثمره تعاملات تأسیس انجمن مطالعات ایران و نگارش سه‌جلد کتاب مطالعات ایرانی بود. دراین‌اثر، چهره‌های درخشان و فعال ادبی معاصر، همچون میرزاده عشقی، ملک‌الشعرای بهار و نیما یوشیج به ادبیات لهستان معرفی شدند؛ همچنین برخی از واژگان فارسی در ادبیات لهستانی نفوذ یافت. فعالیت‌های انجمن مطالعات ایران‌شناسی برای علاقه‌مندان به زبان و ادبیات فارسی بستری فراهم کرد. آدام مسکویچ (شاعر لهستانی) با الهام از زبان و ادبیات فارسی اثری ارزنده به‌نام «اهریمن و اهورامزدا» نگاشت. او زبان و ادبیات فارسی نیز آموزش می‌داد. از دیگر رویکردهای انجمن مطالعات ایران‌شناسی، بررسی مسائل اجتماعی روز در ایران بود که تاکنون ادامه دارد. با حضور لهستانی‌ها در ایران، رفته‌رفته بازار کنسرت‌های موسیقی و تئاتر لهستانی رونق یافت. هنرپیشگان لهستانی به اجرای نمایش و اکران چند فیلم سینمایی ازجمله «عشق»، مبادرت ورزیدند. رادیو ایران نیز در هفته دوبار، برنامه‌ای ویژه با همکاری گروهی از مهاجران لهستانی اجرا می‌کرد. از پیامدهای عمده مهاجرت، تعامل فرهنگی با ملل مختلف است. پذیرش فرهنگ‌های گوناگون به‌وسیله مهاجران و ساکنان بومی اول با مقاومت و واکنش‌های منفی همراه است؛ اما به‌تدریج به دادوستد فرهنگی تبدیل می‌شود و از تبادل آن‌ها فرهنگ متعالی‌تری به‌وجود می‌آید. کوچ اجباری لهستانی‌ها به ایران اثرهای دوسویه‌ای به‌جا گذاشت و در مواقعی این تعامل به اشاعه فرهنگی به‌شیوه مذکور منجر شد. در سایه چنین تعاملاتی بود که در ۲۱/۴/۱۳۲۲، روزنامه Aftontidningen چاپ استکهلم مقاله‌ای منتشر کرد و در آن درباره مهمان‌نوازی ایرانی‌ها به مهاجران لهستانی نوشت: «امروز یک کشور اسلامی آداب بزرگ‌منشی را از خود بروز می‌دهد و آن، ایران است».

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه